موسيقي چيست؟
1- موسيقي هنر بيان احساسات به وسيله ي صداهاست.
2- تعريف موسيقي
موسيقى تراوش احساسات و انديشههاى آدمى و مبين حالات درونى وى مىباشد. شنيدن يک آهنگ آرامبخش و جذاب مىتواند پايانپذير خستگى روزانه شما باشد. واژهٔ موسيقى که در عربى قَى تلفظ مىشود ريشهٔ يونانى دارد. از زمان منصور خليفهٔ عباسى توجه به آثار يونانى آغاز شد و سپس در دوران هارون پنجمين خليفهٔ عباسى (۱۹۸-۲۱۸ هـ) با تأسيس بيتالحکمه به اوج خود رسيد. مقارن همين دوران بوده است که واژهٔ موسيقى راه يافته و بهتدريج جايگزين غناء عربى شده است.
براساس مدارک موجود واژۀ موسيقى و همخانوادههاى آن در مفاتيحالعلوم خوارزمى و رسالهٔ موسيقى اخوانالصفاء ديده مىشود که هر دو متعلق به سدهٔ چهارم هجرى (دهم ميلادي) است. خوارزمى در تعريف موسيقى مىگويد: موسيقى به معنى پيوند آهنگهاست... . تعريف سادهٔ موسيقى يا صداهاى موسيقايي، صداهاى خوشايندى مىشود که انسان از شنيدن آنها احساس لذت مىکند.
با بالا رفتن سطح فرهنگ و هنر معلوم شد صداهاى خوشايند، صداهايى هستند که از نظمى خاص پيروى مىکنند و بين آنها نسبتهاى معينى وجود دارد. براى همين عدد در موسيقى داراى اهميت بسيارى است. تا جائىکه فيثاغورث معتقد است که عدد اصل وجود در آفرينش است.
پيروان او اجسام را هر يک عدد مىداشتند و معتقد بودند که چون کرات آسمانى و افلاک از يکديگر فاصلههاى معينى دارند، از نسبت آنها نغمهها ساخته مىشود و آوازها در اصل ناشى از حرکت افلاک هستند.
ابوعلىسينا مىگويد: موسيقى علمى است رياضى که در آن از چگونگى نغمهها، از نظر ملايمت و تنافر و چگونگى زمانهاى بين نغمهها بحث مىشود تا معلوم شود که لحن را چگونه بايد تأليف کرد.
ابونصر فارابى در احصاءالعلوم موسيقى را علم شناسايى الحان مىداند که شامل دو علم است: يکى علم موسيقى عملى و ديگرى علم موسيقى نظري. امروزه نيز اين تقسيمبندى در موسيقى وجود دارد. افلاطون در تعريف موسيقى مىگويد: ”موسيقى يک ناموس اخلاقى است که روح و جهانيان و بال به تفکر، و جهش به تصور، و ربايش به غم و شادي، و حيات به همه مىبخشد.“
مرحوم خالقى در کتاب نظى به موسيقى مىنويسد: ”موسيقى صنعت ترکيب اصوات و صداهاست بهطورىکه خوشايند باشد و سبب لذت سامعه و انبساط و انقلاب روح گردد.“
و بتهوون در تعريف زيباى خود مىگويد: موسيقى مظهرى است عالىتر از هر علم و فلسفهاي، موسيقى سنتى ايران شالم قطعاتى است که در مجموع بهعنوان رديف موسيقى ايرانى گفته مىشود. امتياز موسيقى ايرانى در امکانات وسيع مقامى و ملودىهاى غنى آن است. اين موسيقى هنرى است بسيار ظريف و عميق.
3- براستي موسيقي چيست؟
راستي موسيقي چيست؟ چگونه تعريف ميشود؟ آيا واقعا موسيقي ملودي تكنواخت و نواي سازهاي مختلف است، كه طنيني به صداي خواننده بدهد و دنگ و دونگي باشد براي پوشاندن صداي ناهنجارش؟
ولي نه، موسيقي فراتر از تعريف در الفاظ است و شگفتي آن نيز در همين است. موسيقي جبران ناكاميهاي زبان است و شيوهاي براي بيان احساسات ناملموس. احساساتي كه نميدانيم چه هستند… آنجا كه زبان از گفتن باز ميماند، موسيقي مأمني ميشود براي روح، و زباني ميشود براي بيان احساسات و ناگفتههاي ناشناخته…
موسيقي هرچه هست، سرچشمهاي از درون انسان دارد و مخلوقي است كه «از روح آدمي جان گرفته و به روح آدمي جان ميدهد» موسيقي، طنين از دل برآمدهاي است كه لاجرم بر دل مينشيند. ولي از چه دلي برآمده و بر چه دلي مينشيند؟
روح پويا و احساسات متغير كه ارتباطي مستقيم با شرايط سني، حوادث گوناگون و … دارد چه ميگويد و چه ميخواهد؟ شايد نداند «چه ميخواهد» ولي آنچه را كه ميخواهد ميشناسد. در هر لحظه به موسيقي گوش ميدهيم، از آن لذت ميبريم و همين كافيست…
البته موسيقي فقط غذاي روح و زبان احساسات نيست، بلكه درماني براي جسم نيز هست. تحقيقات نشان داده است موسيقي كه تركيبي از صداهاي گوناگون است، بر روي عملكرد و متابوليسم بدن تأثير ميگذارد و اثري مستقيم بر روي بخشهاي اصلي بدن از جمله غدد گوناگون، قلب، دستگاه تنفسي، مغز و … دارد و موسيقي به عنوان تركيبي «منظم» و «زيبا» از اصوات، تأثيري مثبت بر روي جسم نيز ميگذارد.
ولي شناخت تأثيرات مستقيم آن بر روي بدن نياز به ورود به دنياي علم موسيقي درماني دارد. البته ارتباط روح و جسم انسان باز هم به ما ميگويد كه در هر لحظه، لذت بردن روح از يك موسيقي مترادف است با تأثير مثبت آن بر روي جسم انسان…
روح انسان است كه زيبايي موسيقي را ميفهمد و اين روح است كه مانند يك استاد خبرهي زيباشناسي در مورد موسيقي قضاوت ميكند.
زيباييشناسي در موسيقي داراي دو جنبهي تحليلي و تركيبي است. زيباييشناسي تحليلي مربوط به زيبايي اصوات و نواي سازهاست و موج برخاسته از پيانو و ناله و افغان ويولن و كمانچه و … همه واژههاي زيبايي هستند براي گفتن سخني زيبا، ولي بعد تركيبي موسيقي برميگردد به «نظم» و «آهنگي» كه هنرمند با كنار هم چيدن نتها و آواها ميآفريند.
در جنبهي تركيبي است كه هنرمند معنا پيدا ميكند و موسيقي سخن ميگويد و جملهاي زيبا ميشود از واژههاي زيبا… حتي اگر واژههاي اصوات نيز زيبا نباشند، جمله زيباست و اگر صداي ساز زيبا نيست، هنرمند آهنگي زيبا از آن ميآفريند، براستي كه هنر همين است و نه نواختن ساز و نه دامبول و ديمبول…
دريغا كه اين هنر در سرزمين هنر و موسيقي گم شده است، اگر هم هست، محو، ثابت و بيحركت است و اين ثبوت در گذر زمان و تحول انسان از بين خواهد رفت. افسوس كه آوايي از «چنگ» و «عود» و «ناي» و … توسط «نکيسا» و «باربد» زمان آفريده نميشود…
و باز افسوس كه در طاق بستان زمان، تصويري از خسرو پرويزي نيست كه به نواي چنگ و عود گوش بسپارد و به هنرمندان ارج نهد… دريغا كه آواي سهگاه، ماهور و شور در هياهوي روزگار محو و بينشان شده است…
ولي «كجاست حركت؟»، «كو اقدام؟»… شايد افسوس را بايد به همين دليل خورد…
violin.lxb.ir
برای دانلود به ادامه مطلب بروید...
ادامه مطلب...
لیست نت های۱ |
لیست نت های ۲ |
رنگ اردو | تنها |
روناک |
طنین شرق |
رسوا | طلوع سبز |
سبزوار | طوفان |
شرق |
والس هستی |
شیراز |
برای دانلود به ادامه مطلب بروید...
ادامه مطلب...
برای دانلود به ادامه مطلب بروید...
ادامه مطلب...
برای دانلود به ادامه مطلب بروید...
ادامه مطلب...
جلال ذوالفنون نوازنده پیشکسوت سه تار در واپسین روزهای زمستانی با این فصل همسفر شد تا بهار سال نو را نبیند.
جلال ذوالفنون نوازنده صاحب سبک سه تار که حدود دوهفته پیش عمل جراحی قلب را با موفقیت پشت سر گذاشته بود، بعد از ظهر امروز یکشنبه 28 اسفندماه به علت خونریزی داخلی در بیمارستان البرز کرج جان به جان آفرین تسلیم کرد.
او متولد سال ۱۳۱۶ در آباده بود. در اوان کودکی به همراه خانوادهاش به تهران آمد و فراگیری موسیقی را در همان دوران خردسالی آغاز کرد. برای ادامه تحصیل به هنرستان موسیقی ملی رفت و در آنجا به نوازندگی سه تار پرداخت و توامان با سازهای دیگری چون تار و ویولن آشنا شد.
نوازندگی ویولن را نزد برادر بزرگترش محمود ذوالفنون فرا گرفت. بعدها در رشته موسیقی دانشکده هنرهای زیبا راه یافت و از آموزش های نورعلی برومند و دکتر داریوش صفوت بهره های فراوان برد.
ذوالفنون از آثار و نحوه نوازندگی بزرگانی چون ابوالحسن صبا، ارسلان درگاهی و همچنین احمد عبادی تاثیرات فراوانی گرفت اما در نهایت خود به بیان مستقلی در نوازندگی سه تار دست یافت.
جلال ذوالفنون آثار متعدد مکتوب و صوتی در زمینه موسیقی ملی ایران از خود به جای گذاشته است که از آن میان آلبوم های گل صدبرگ وآتشی در نیستان از شاخص ترین آنها است.
ذوالفنون در بیست و هفتمین جشنواره موسیقی فجر که اواخر بهمن ماه امسال در تالار وحدت برگزار شد به عنوان هنرمند برجسته موسیقی سنتی مورد تجلیل و تقدیر قرار گرفت.
گلنوش ذوالفنون با اشاره به محل خاکسپاری پدرش به مهرگفت: استاد گنجه ای برای مراسم تشییع و خاکسپاری با ما تماس گرفته اند اما پدرم دوست داشت که در امامزاده طاهر کرج آرام بگیرد و لذا به محض مشخص شدن زمان و مکان مراسم، خبر آن را اعلام می کنیم.
روحش شاد...
برای حمایت از صاحب اثر آلبوم برای دانلود قرار داده نشد ...
یونان به دنیا آمد .و دوران کودکی و نوجوانی اش را در شهر زیبا و کوهستانی کالاماتا گذراند.در سن چهارده سالگی به رشته شنا علاقمند شد و توانست رکوردی ملی در رشته شنا برای کشورشیونان بجا گذاردو تلاش گسترده ای برای رسیدن به رقابتهای المپیک نمود.در سال ۱۹۷۲ میلادی (۱۳۵۱ شمسی) به آمریکا برای تحصیل در رشته مورد علاقه اش روانشناسی در مشهور ترین دانشگاه روانشناسی دنیا یعنی مینسوتا رفت.پس از فارغ التحصیل شدن از دانشگاه در یک گروه محلی راک در مینسوتا بنام کاملئون( Chameleon) بعنوان نوازنده کیبورد آغاز بکار کرد.پس از آن کسی نمیداند چه اتـفاقی برای یانی افتاد اما او اکنون صاحب استدیوی شخصی است و بیش از ۲۵ میلیون از آلبوم های وی در دنیا بفروش رفته است.او تبدیل شد به موسیقی دانی مستـقـل با عقاید و تفکری منحصربفرد و به شهرت و محبوبیتی جهانی دست یافت و این در حالی بود که یانی حتی قادر به خواندن و نوشتن ساده ترین نوتهای موسیقی نیز نمی باشد ولی با تبحری خواص ساخته های خود را با روش مخصوص خود و رسم الخط ابدائی خود مینگارد.
او مدتها با خانم هنرمندی بنام لیندا ایوانز همکاری صمیمی داشت و در اوایل سال ۱۹۹۸ این ارتباط را پایان یافته اعلام کرد.این ارتباط ظاهراً یک همکاری دوستانه بوده است.!! یانی از اوایل سال ۱۹۹۸ تا ماه آوریل ۱۹۹۹ هیچگونه فعالیت تولیدی کنسرت و توری را برگذار نکرد و به استراحت پرداخت.
در قطعات Niki Nana و Aria موسیقی بر مبنای یک اپرای فرانسوی قدیمی متعلق به قرن نوزدهم میلادی بنام Lakme ساخته Leo Delibes می باشد و اشعاری که در این قطعات خوانده میشود اکثراً اصوات آهنگین بوده و فاقد معنای خاص میباشند وبر خلاف تصور موجود بزبان فرانسوی نمیباشند بجز قسمتهایی محدود که بزبان انگلیسی هستند و در اشعار آلبوم ستایش ذکر شده اند.
را بیشتر میپسندد.
لودویگ وان بتهوون (متولد ۱۶ دسامبر ۱۷۷۰ – فوت ۲۶ مارس ۱۸۲۷) یکی از موسیقیدانان برجسته آلمانی بود که بیشتر زندگی خود را در وین سپری کرد. وی یکی از بزرگترین و تأثیر گذارترین شخصیتهای موسیقی در دوران کلاسیک و آغاز دوره رومانتیک بود. بتهوون به عنوان بزرگترین موسیقیدان تاریخ همیشه مورد ستایش قرار گرفته. آوازه او موسیقیدانان، آهنگسازان، و شنوندگانش را در تمام دوران تحت تأثیر عمیق قرار داده. در میان آثار شناخته شده وی میتوان از سنفونی نهم، سنفونی پنجم، سنفونی سوم، سونات پیانو پاتتیک، مهتاب و هامرکلاویر، اپرای فیدلیو و میسا سولمنیس نام برد.
بتهوون در شهر بن آلمان متولد شد. پدرش یوهان وان بتهوون اهل هلند (فلاندر آن زمان) بود و مادرش ماگدالِنا کِوِریچ وان بتهوون تبار اسلاو داشت.
اولین معلم موسیقی بتهوون پدرش بود. پدرش یوهان یکی از موسیقیدانان دربار بن بود. او مردی الکلی بود که سعی میکرد بتهوون را بهزور کتک، به عنوان کودکی اعجوبه همانند موتزارت به نمایش بگذارد. هر چند استعداد بتهوون بزودی بر همه آشکار شد. بعد از آن بتهوون تحت آموزش کریستین گوتلوب نیفه قرار گرفت. همچنین بتهوون تحت حمایت مالی شاهزاده اِلِکتور (همان درباری که پدرش در آن کار میکرد) قرار گرفت. بتهوون در سن ۱۷ سالگی مادر خود را از دست داد و با درآمد اندکی که از دربار میگرفت مسئولیت دو برادر کوچکترش را بر عهده داشت.
بتهوون در سال ۱۷۹۲ به وین نقل مکان کرد و تحت آموزش ژوزف هایدن قرار گرفت. ولی هایدن پیر در آن زمان در اوج شهرت بود و به قدری گرفتار، که زمان بسیار کمی را میتوانست صرف بتهوون بکند. به همین دلیل بتهوون را به دوستش یوهان آلبرشتبرگر معرفی کرد. از سال ۱۷۹۴ بتهوون به صورت جدی و با علاقه شدید نوازندگی پیانو و آهنگسازی را شروع کرد و به سرعت به عنوان نوازنده چیرهدست پیانو و نیز کمکم به عنوان آهنگسازی توانا، سرشناس شد.
بتهوون بالاخره شیوه زندگی خود را انتخاب کرد و تا پایان عمر به همین شیوه ادامه داد: به جای کار برای کلیسا یا دربار (کاری که اکثر موسیقیدانان پیش از او میکردند) به کار آزاد پرداخت و خرج زندگی خود را از برگذاری اجراهای عمومی و فروش آثارش و نیز دستمزدی که عدهای از اشراف که به توانایی او پی برده بودند و به او میدادند، تأمین میکرد.
زندگی او به عنوان موسیقیدان به سه دوره «آغازی»، «میانی» و «پایانی» تقسیم میشود:
دوره آغازی
در دوره آغازی (که تقریباً از سال ۱۸۰۲ آغاز میشود) کارهای بتهوون تحت تأثیر هایدن و موتزارت بود، در حالی که در همان زمان مسیرهای جدیدتر و به تدریج دید وسیعتری در کارهایش را کشف میکرد. بعضی از آثار مهم وی در دوران آغازی: سنفونیهای شماره ۱ و ۲، شش کوارتت زهی، دو کنسرتو پیانو، دوازده سونات پیانو (شامل سوناتهای مشهور پاتِتیک و مهتاب).
دوره میانی
دوران میانی کمی بعد از بحران روحی بتهوون به علت کری آغاز شد. آثار بسیار برجستهای که درون مایه اکثر آنها شجاعت، نبرد و ستیز است در این دوران شکل گرفتند. این آثار بزرگترین و مشهورترین آثار موسیقی کلاسیک را شامل میشود. آثار دوره میانی: شش سنفونی (شمارههای ۳ تا ۸)، سه کنسرتو پیانو (شمارههای ۳ تا ۵) و تنها کنسرتوی ویولن، پنج کوارتت زهی (شمارههای ۷ تا ۱۱)، هفت سونات پیانو (شمارههای ۱۳ تا ۱۹) شامل سوناتهای والدشتاین و آپاسیوناتا، و تنها اپرای بتهوون «فیدلیو».
دوره پایانی
دوره پایانی فعالیتهای بتهوون در سال ۱۸۱۶ آغاز شد. آثار دوران پایانی بسیار قابل ستایشند و آنها را میتوان عمیقاً متفکرانه و بسیار بیانگر سیمای شخصی بتهوون توصیف کرد. همچنین بیشترین ساختار شکنیهای بتهوون را در آثار این دوره میتوان یافت (به طور مثال، کوارتت زهی شماره ۱۴ در دو دیِز مینور دارای ۷ موومان است، همچنین بتهوون در آخرین موومان سنفونی شماره ۹ خود از گروه کُر استفاده کرده). آثار برجسته این دوره: سونات پیانوی شماره ۲۹ هامرکلاویر، میسا سولمنیس، سنفونی شماره ۹، آخرین کواتتهای زهی (۱۲ - ۱۶) و آخرین سوناتهای پیانو (۲۰ - ۳۲). بتهوون در این زمان شنوایی خود را به طور کامل از دست داده بود.
با توجه به عمق و وسعت مکاشفات هنری بتهوون، همچنین موفقیت وی در قابل درک بودن برای دامنه وسیعی از شنوندگان، هانس کلر موسیقیدان و نویسنده انگلیسی اتریشیتبار، بتهوون را اینچنین توصیف میکند: «برترین ذهن در کل بشریت».
شخصیت
بتهوون بیشتر اوقات با خویشاوندان و بقیه مردم نزاع و به تلخی برخورد میکرد. شخصیت بسیار مرموزی داشت و برای اطرافیانش به مانند یک راز باقی ماند. لباسهایش کثیف و به هم ریخته بود. در آپارتمانهای بسیار به هم ریخته زندگی میکرد. بسیار تغییر مکان میداد. طی ۳۵ سال زندگی در وین حدود چهل بار مکان زندگیاش را تغییر داد. در معامله با ناشرانش همیشه بیدقت بود و اکثر اوقات مشکل مالی داشت.
بتهوون پس از مرگ برادرش گاسپار بر سر حضانت برادر زادهاش کارل با بیوه گاسپار مدت ۵ سال نزاع قانونی تلخی داشت. سرانجام بتهوون در این نزاع پیروز شد. ولی این پیروزی برای کارل فاجعه بود؛ زندگی با یک کر، مرد بی زن و غیر عادی در بهترین شکلش هم وحشتناک بود. سرانجام کارل اقدام به خودکشی کرد (البته خودکشی کارل منجر به مرگ نشد) و بتهوون که سلامتیاش حالا کمتر شده بود زیر بار آن خرد شد.
بتهوون هیچگاه در خدمت اشراف وین نبود. بر این اعتقاد داشت که هنرمندان به اندازه اشراف قابل احتراماند. در یکی از روزهای ملاقات گوته با بتهوون در سال ۱۸۱۲ چنین نقل میکنند: «روزی گوته و بتهوون در کوچههای وین در حال قدم زدن بودند. جمعی از اشراف زادگان وینی از مقابل آنها در حال عبور از همان کوچه بودند. گوته به بتهوون اشاره میکند که بهتر است کناری بروند و به اشراف زادگان اجازه عبور دهند. بتهوون با عصبانیت میگوید که «ارزش هنرمند بیشتر از اشراف است. آنها باید کنار روند و به ما احترام بگذارند.» گوته بتهوون را رها میکند و در گوشهای منتظر میماند تا اشراف زادگان عبور کنند. کلاهش را نیز به نشانه احترام بر میدارد وگردنش را خم میکند. بتهوون با همان آهنگ به راهش ادامه میدهد. اشراف زادگان با دیدن بتهوون کنار میروند و راه را برای عبور وی باز میکنند و به وی ادای احترام میکنند. بتهوون هم از میان آنها عبور میکند و فقط کلاهش را به نشانه احترام کمی با دست بالا میبرد. در انتهای دیگر کوچه منتظر گوته میشود تا پس از عبور اشراف زادهها به وی بپیوندد.»
وِجهه او به قدری عظیم بود که وقتی در سال ۱۸۰۹ تهدید کرد که پستی را خارج از اتریش خواهد پذیرفت، سه نفر از نجبا ترتیبات خاصی برای نگهداشتن وی در وین به عمل آوردند. شاهزاده کینسکی، شاهزاده لوبکوویتز، آرشیدوک رودلف برادر امپراتور و شاگرد بتهوون داوطلب پرداخت حقوق سالانه به او شدند. تنها شرط آنها برای این قرار بیسابقه در تاریخ موسیقی این بود که بتهوون به زندگی در پایتخت اتریش ادامه دهد.
موسیقی
بسیاری معتقدند موسیقی بتهوون بازتاب زندگی شخصی اوست که در اکثر اوقات تجسمی از نبرد و نزاع همراه با پیروزی است. مصداق این توصیف را میتوان در اکثر شاهکارهای بتهوون که بعد از یک دشواری سخت در زندگیاش پدید آمدند یافت. بتهوون در سال ۱۸۰۲ در هایلیگنشتاد (روستایی خارج از وین) وصیت نامهای خطاب به دو برادرش نوشته که به وصیتنامه هایلیگنشتاد معروف است. پس از واقعه هایلیگنشتاد و غلبه بر یأسش از ۱۸۰۳ تا ۱۸۰۴ سمفونی عظیم شماره ۳ خود به نام اروئیکا را که نقطه تحول در تاریخ موسیقی است تصنیف کرد. طی مبارزه چند سالهاش برای قیمومیت کارل، بتهوون کمتر آهنگ ساخت و وینیها شروع به زمزمه کردند که کار او تمام است. بتهوون شایعات را شنید و گفت: «کمی صبر کنید، بزودی چیزی متفاوت خواهید فهمید» و اینطور شد. بعد از ۱۸۱۸ مسائل داخلی بتهوون مانع از انفجار خلاقیت او نشد و بعضی از بزرگترین آثارش: میسا سولمنیس، سنفونی شماره ۹، آخرین سوناتهای پیانو و آخرین کوارتتهای زهی را به وجود آورد. او از سال ۱۸۰۰ به ناشنوایی تدریجی خود پی برد. برای یک آهنگساز و نوازنده هیج اتفاقی نمیتواند ناگوارتر از ناشنوایی باشد، اما حتی آن هم نتوانست مانع جدیای برای بتهوون باشد. آخرین کارهای او شگفتی خاصی دارند، و بسیاری آنها را مملو از معانی مرموز و ناشناخته میدانند.بتهوون را بزرگترین هنرمند تاریخ موسیقی و پیانو میدانند.
مرگ
بتهوون از سلامت کمی برخوردار بود، مخصوصاً بعد از سن ۲۰ سالگی، زمانی که درد شکم شروع به آزار دادنش کرد. اما علاوه بر این مشکلات جسمی، او درگیر چندین مشکل روحی نیز بود، که ناکامی در یک سری روابطه عشقی از جمله آنها بود. در سال ۱۸۲۶ سلامت وی به شدت وخیم شده بود، تا اینکه یک سال بعد در ۲۶ مارس ۱۸۲۷ از دنیا رفت. در آن زمان تصور میشد مرگش به دلیل مرض کبد بودهاست، اما تحقیقات اخیر بر اساس دستهای از موهای بتهوون که پس از مرگش باقی مانده، نشان میدهد که مسمومیت سرب باعث بیماری و مرگ نابهنگام وی بوده (مقدار سرب خون بتهوون ۱۰۰ برابر بیشتر از مقدار سرب در خون یک فرد سالم بود). احتمالاً منبع این سرب از ماهیهای رودخانه آلوده دانوب و ترکیبی از سرب که برای شیرین کردن شراب استفاده میشود بوده. بعید است ناشنوایی بتهوون به خاطر مسمومیت از سرب بوده باشد، برخی از تحقیقات نشان میدهد که اختلال در پادتن سیستم دفاعی بدن و دچار شدن به بیماری لوپوس منتشر، عامل آن بودهاست.
وصیت نامه بتهون
برای برادرانم کارل و...
بتهوون:
شما که در ذهن و زبانتان من یک لجباز و شرور و مردم گریزمرا درست نمی شناسید. شما نمی دانید که قلب من
از کودکی سرشارز احساسات لطیف و نیتهای پاک بوده و همیشه آرزویم این بوده است که کارهای بزرگ انجام دهم
اما حالا وقتی به خودم فکر میکنم می بینم که شش سال است به یک موجود بی پناه و مایوس تبدیل شده ام که بدست پزشکان احمق روز به روز حالش وخیم تر شده و هرسال به امید بهبود از این جماعت فریب خورده است. ولی بالاخره
مجبور شدم مجبورم که این درد بی درمان را مثل یک حقیقت تلخ باور کنم. دردی که درمانش یا بسیار بعید است و یا اساسا
هیچ درمانی ندارد. مثل من از آغاز زندگی سر زنده و پر حرارت بودم و حضور در میان جمع را دوست داشتم چه زود مجبور به گوشه نشینی شدم و روزگارم را به ناچار در تنهایی گذراندم و هر بار که خواستم همه چیز را
فراموش کنم این درد مزمن مانع شد نه / نمی توانستم مدام از این و آن خواهش کنم که بلندتر صحبت کنند یا حتی فریادکشند تا من هم بشنوم. آخر چطور می توانستم این نقص را درست در همان حسی بپذیرم که باید در وجود من
قوی تر و کامل تر از هر کس دیگری باشد؟ حسی که روزگاری من آن را در نهایت کمال تجربه کرده بودم. کمالی که مطمئنم کمتر کسی در حرفه من نظیر آن را تجربه کرده است ویا اگر تجربهکرده باشد به مانند من از آن لذت برده باشد.
نه من نمی توانم / این درد برای من یک درد مضاعف است که فقط مایه سوء تفاهم بلکه امکان هر سرگرمی و
تفریحی با دوستانم را هم از من سلب می کند .تماسهایم رامحدود میکند و جلوی تبادل افکارم با آنها می گیرد. حضور من در اجتماع دقیقا محدود می شود به همان نیازهای اجتناب ناپذیری که هر انسانی برای حضور در جمع دارد. من محکومم/
محکومم به اینکه مثل یک تبعیدی زندگی کنم. وقتی به مردم نزدیک میشوم انگار هراسی تمام وجودم را در بر می گیرد.
هراس از اینکه شاید با این وضعیت مایه دردسر باشم. اگر چه به توصیه دوست خوبم ( دکتر اسمیت ) با زندگی در این منطقه اوضاع بد جسمی وروحیم را تا حدودی سامان داده ام اما گهگاه به خاطر تمایلی که به حضور در جمع دارم ناچارم برخلاف دستورات او رفتار کنم وچه تحقیرآمیز است وقتی که کسی در کنار من صدای فلوتی را که در دوردستها نواخته میشود به راحتی میشنود و من هیچ نمی شنوم و یا کسی در کنا ر من صدای آواز چوپانی را می شنود که در دوردستها می خواند و گوش من هیچ صدایی را نمی شنود.
اینها همان اتفاقاتی است که مرا به دلسردی کشانده و اگر هنر نبود واگر دست باز دارنده هنر نبود شاید زندگیم را هم به دست خود پایان می دادم. اما مردن محال است/ تا وقتی که هنر از من تقاضای تولد داردو من توان به دنیا آوردنش را دارم فکر مردن هم برایم عذاب آور است و من تنها به همین دلیل است که این زندگی فلاکت بار را این زندگی واقعا فلاکت بار را تحمل می کنم.آدمی که به یک تغییر ناگهانی از بهترین وضعیت به بدترین وضعیت دچار میشود ناچار است صبور باشد و من صبوری کردم.و ای کاش عزم من برای صبوری راسخ باشد. شایداوضاع بهتر شود و شاید هم نه / اما من آماده ام اگرچه آسان نیست واگر هم برای هر کسی آسان باشد برای یک هنرمند به هیچ وجه آسان نیست.
اگر شما به چشم حقیقت در من نظری کنید معنای عشق را در می یابید و خواهید دانست که من همیشه آرزو کردم خوب زندگی کنم. روزی که شما این نامه را می خوانید در می یابد که مرا درست نشناختید و خواهید دانست که چگونه این مرد بد اقبال هرچه در توان داشت به کار گرفت تا در میان مردم و در میان هنرمندان پذیرفته شود.
شما برادران من کارل و .../ پس از دکتر اسمیت ( البته اگر تا آن موقع زنده بود ) که بیماریم را مفصلا شرح دهد ومطالب و مدارک لازم را به تاریخچه بیماریم اضافه کند تا شاید جهان پس از مرگم با من آشتی کند. من شما را وارث همه داراییم می دانم ( البته اگر بشود اسمش را گذاشت دارایی ) آن را به عدالت بین خود تقسیم کنید و بدانید هر بدی که شما در حق من کردید مدتهاست که از یاد برده و بخشیده ام.
برادرم کارل/ از تو بخاطر صمیمیتی که از دیرباز به من ابراز داشته ای واقعا سپاسگزارم و آرزو می کنم که زندگی شما دو نفر بهتر و آزادانه تر از م باشد. بچه هایتان را شرافتمند و پاکدامن تربیت کنید که آنچه شادی آفرین و سعادت بخش است همین است ( نه ثروت و مکنت ) و من این را تجربه کرده ام. پاکدامنی همان موهبتی است که در این سیه روزی از من حمایت کرد و اگر من در این سیه روزی خود کشی نکرده ام تنها به دو دلیل است: هنر و پاکدامنی.
من از همه دوستانم و به ویژه پرنس لیشنوفسکی و دکتر اسمیت سپاسگزارم و دوست دارم که سازهای لیشنوفسکی را یکی از شما دو نفر نگه دارد و البته مراقب باشید که این موضوع باعث مرافعه و اختلاف بین شما نشود.
هر وقت که صلاح دیدید می توانید آنها را بفروشید و چقدر برای من خوشایند و دوست داشتنی است که پس از مرگم بتوانم برای شما سودمند باشم. من با میل و رغبت تمام به سمت مرگ می روم اما اگر مرگ زودتر از آنی به سراغم بیاید که تمام ظرفیتهای هنری ام اشباع شده باشد چقدر زود آمده و آنگاه من علیرغم این وضعیت فلاکت بار آرزو خواهم کرد که ای کاش دیر تر بمیرم. ولی آیا حقیقتا مرگ مرا از این اوضاع مشقت بار نجات نمی دهد؟ آری پس ای مرگ / هر زمان که اراده کردی بیا که من شجاعانه آماده دیدار توام.
من با شما وداع می کنم و از شما می خواهم که پس از مرگم مرا از یاد نبرید که من در تمام زندگی به فکر شاد کردن شما بودم.
برای دانلود به ادامه مطلب بروید...
ادامه مطلب...
برای دانلود به ادامه مطلب بروید...
ادامه مطلب...
مشکاتیان از ۶ سالگی به فراگیری موسیقی پرداخت ،از ابتدا علاقه وافری به سنتور پیدا نمود و به علت ارتباط مداوم با استاد خود ( پدرش حسن مشکاتیان ) در ۸ سالگی اولین کنسرت خود را در یک مراسم گرد هم آیی دانش آموزان مدرسه امیر معزی نیشابور انجام داد . مشکاتیان از کودکی متوجه ارتباط تنگاتنگ ادبیات منظوم و منشور ایران با راهی که برگزیده بود شد و در این راه نیزپدرش راهنمای او بود . از دوران دبیرستان در اردوهای رامسر شرکت می جست و در مسابقات آموزشگاههای سراسر کشور رکورد دار بود . پرویز مشکاتیان پس از اتمام تحصیلات متوسطه وارد دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد . ردیف عالی موسیقی ایران (( ردیف آقا میرزا عبدالله )) را در دانشگاه نزد استاد فقید نور علی خان برومند و دکتر داریوش صفوت آموخت . همزمان با این آموزشها از محضر اساتیدی چون : دکتر محمد تقی مسعودیه ، شادروان عبداله خان دوامی ، شادروان سعید هرمزی ، شادروان یوسف فروتن نیز بهره گرفت . او همچنین در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی سنتی ایران به عنوان سرپرست گروه و استاد سنتور مشغول کار شد . پرویز مشکاتیان در آزمون باربد که ابتکار استاد نور علی خان بر پا شده بود در رشته سنتور به مقام اول با ( پشنگ کامکار ) و در کل آزمون به مقام ممتاز با ( داریوش طلایی ) دست یافت .
مشکاتیان پس از استعفا از رادیو تلویزیون ، به اتفاق چند تن از موسیقیدانان ، موسسه فرهنگی و هنری چاووش را بنیاد نهادند . او به عنوان سرپرست گروه و استاد رشته سنتور مشغول خدمت به هنرجویان موسیقی شد . مشکاتیان دارای قریحه یی ذاتی است ، او به گفته دست اندر کاران موسیقی قدرت خارق العاده ایی در تصویر سازی و تبحر زیادی در انواع ریتم و خاصه آهنگسازی روی اغزال و اشعار مورد علاقه اش دارد . آهنگ هایی که تاکنون از وی شنیده ایم عبارتند از : (( مرا عاشق)) ، (( شور انگیز )) ، (( نغمه )) شعر از مولانا خواننده شهرام ناظری اجرا گروه عارف .تصنیف (( دشتی )) ، (( غم انگیز )) شعر حافظ خواننده هنگامه اخوان اجرا گروه عارف . (( آستان جانان )) ، (( شیدایی )) ، (( سرانداز )) ، (( سرو ناز )) ، (( بیداد )) شعر حافظ خواننده شجریان دو نوازی در ایران – گروه عارف در اروپا . (( بیداد )) اجرا گروه عارف و شیدا (( کرد بیات )) اجرا گروه عارف (( رزم مشترک )) ، شعر آذر مهر خواننده شجریان اجرا گروه عارف . (( وطن )) شعر آذر مهر خواننده ناظری اجرا گروه عارففف . (( ایرانی )) ، گروه شیدا . (( چوپانی )) شعر جواد آذر خواننده شجریان اجرا گروه عارف . (( پیروزی )) شعر جواد آذر خواننده شجریان دو نوازی ( با ناصر فرهنگفر )- (( طلوع )) شعر جواد آذر خواننده شجریان اجرا گروه عارف . (( جان جهان )) شعر مولانا خوانندگان شجریان اجرا گروه عارف . (( سرکش )) شعر مولانا خواننده خواننده شجریان دو نوازی . (( دل انگیزان )) شعر مولانا خواننده شجریان اجرا گروه عارف . (( گلنوش )) شعر مولانا خواننده شجریان اجرا گروه عارف . (( صبح است ساقیا )) ، (( چکاد )) شعر حافظ خواننده شجریان اجرا گروه عارف .((افسرده حال )) شعر بابا طاهر خواننده پریسا اجرا گروه مرکز حفظ و اشاعه موسیقی سنتی ایران . (( شکر و شکایت )) .
برای دانلود به ادامه مطلب بروید...
ادامه مطلب...
برای دانلود به ادامه مطلب بروید...
ادامه مطلب...
برای دانلود به ادامه مطلب بروید...
ادامه مطلب...
برای دانلود به ادامه مطلب بروید...
ادامه مطلب...
سلام این یک سری کامل از نت های موسیقی هست امیدوارم خوشتون بیاد.
برای دانلود به ادامه مطلب بروید..
ادامه مطلب...
سلام دوستان عزیز اینهم از سری دوم نت های موسیقی
ادامه مطلب...
سلام دوستان این سری اول نت های موسیقی هست امیدوارم مفید واقع شود
برای دانلود به ادامه مطلب بروید...
ادامه مطلب...
ویرایش صداها وقتی جنبه حرفه ای به خود می گیرد که به صورت حرفه ای هم انجام پذیرد و همین عامل هم بسته به نرم افزاری است که از آن در این زمینه بهره گیری می شود. AVS Audio Editor نام نرم افزاری بسیار قدرتمند و البته بسیار حرفه ای در این زمینه است که با استفاده از یک سری توابعی که در آن به عنوان قابلیت گنجانده شده توانایی تدوین موزیک ها را به بهترین شکل ممکن دارد. این نرم افزار که از واسط کاربری جذابی هم بهره می برد با پشتیبانی از تقریبا تمامی فرمت های صوتی قادر است تا کار برش یا چسباندن موزیک ها ، اضافه نمودن افکت ها ، حذف نویز موجود برروی موزیک ها و انواع مختلفی از دستورات را انجام دهد.
امکان استخراج فایل های صوتی از درون فایل های تصویری نظیر ویدئوها و همچنین فیلم ها ، قابلیت ویرایش همزمان چندین ترک صوتی ، ذخیره سازی با فرمت و کیفیت دلخواه ، امکان ضبط صدا از انواع ورودی ها ، قابلیت Import از اکثر سیستم های صوتی دیگر و البته قابلیت جالبی برای دوستداران iPhone که با استفاده از آن می توان برای این گوشی تلفن همراه Ringtone ساخت از جمله خصوصیات اصلی و کلیدی این نرم افزار جالب محسوب می شوند. AVS Audio Editor به راحتی نصب و اجرا خواهد شد ، نسخه جدید این نرم افزار را آماده کرده ایم تا شما کاربرانی که به نرم افزارهای شرکت AVS علاقه دارید بتوانید از امکانات این ابزار هم بهره مند شوید.
قابلیت های کلیدی نرم افزار AVS Audio Editor v6.1.1.353 :
- استفاده آسان از نرم افزار و سرعت بالای نرم افزار
- پشتیبانی از اکثر فرمت های صوتی
- امکان ویرایش موزیک ها با امکانات مختلف
- قابلیت استفاده از انواع مختلفی از افکت ها
- امکان ذخیره سازی با فرمت و کیفیت دلخواه
- واسط گرافیکی جذاب نرم افزار
- قابلیت حذف نویز از صداها
- پشتیبانی از اکثر تکنولوژی های رایج صوتی
- امکان استخراج صداها از فیلم ها
- قابلیت ساخت Ringtone برای iPhone
- امکان ویرایش همزمان چندین ترک
- سازگار با نسخه های مختلف ویندوز از جمله ویندوز محبوب 7
- و ...
طريقه فعالسازي : پس از نصب نرم افزار فایل موجود در پوشه کرک را در محل نصب نرم افزار کپی کنید. برای بار اول از شما سریال نامبر درخواست خواهد شد که کافیست برروی دکمه ادامه کلیک کنید.
ادامه مطلب...
Digital Music Studio یک استدیوی موسیقی دیجیتال برای همه موارد در حوزه موزیک می باشد . شما می توانید با این نرم افزار نیازهای خود را در حوزه موزیک برطرف کنید . در این برنامه شش ابزار مجزا برای شما موجود است . این شش ابزار عبارت اند از : بخش Recorder : ضبط صدا از میکروفون ،CD ، ویدیو و هر صدایی که شما می شنوید . بخش Audio Converter : یک مبدل گسترده و با تحت پوشش قرار دادن اکثر فرمت های صوتی موجود . بخش Audio Editor : این بخش به شما کمک می کند برخی از تغییرات را روی صوت مورد نظر خود ایجاد کنید . بخش Audio CD Burner : این بخش یک اتاق کامل برای رایت دیسک های صوتی می باشد و به شما دسترسی سریع و کارآمد در تولید دیسک های صوتی را می دهد . بخش Audio Grabber : یک بخش مناسب برای علاقه مندان به موسیقی که به آنها کمک های بسیاری می کند . این برنامه به کاربر خود اجازه این را می دهد تا برروی عملیات حوزه موسیقی یک احاطه کامل داشته باشد . کاربر می توانید با این نرم افزار صدا ضبط کند ، دیسک صوتی و Mp3 رایت کند ، فرمت را تبدیل کند ، آهنگ را ویرایش کند و… . تمامی این امکانات با چند کلیک ناچیز در اخیتار شماست. امیدوایم از این نرم افزار لذت ببرید .
قابلیت های کلیدی نرم افزار Digital Music Record Edit Burn Studio 7.6.0.32 :
- یک نرم افزار کامل در رابطه با موزیک
- داشتن بخش مخصوص برای رایت دیسک های صوتی و MP3
- توانایی ریپ کردن دیسک های صوتی
- توانایی تبدیل فرمت های صوتی
- قابلیت ویرایش و قرار دادن افکت روی صوت
- ضبط صدا از هرجایی که صدا شنیده می شود
- توانایی ضبط صدا از میکروفون
- توانایی فشرده سازی آهنگ برای
- نرم افزار کامل در زمینه موسیقی
- حجم پایین نرم افزار نسبت به توانایی ها
- سازگاری با ویندوز های Windows 2K / XP / 2003 / Vista
برای دانلود به ادامه مطلب بروید...
ادامه مطلب...
Virtual DJ 7 یک نرم افزار بسیار فوق العاده برای میکس مجازی آهنگ یا به اصطلاح DJ کردن آهنگ است. این نرم افزار مالتی مدیا توسط میلیون ها نفر دیجی و تعداد بسیار زیادی کلوب موسیقی در سراسر جهان استفاده می شود. استفاده از کامپیوتر در میکس کردن 2 آهنگ برای یک دیجی با سرعت عمل بیشتری همراه است تا استفاده از دستگاه DJ. اکثر آهنگ هایی که با عنوان Remix در هر آلبوم موسیقی می شنوید توسط نرم افزار هایی مانند Virtual DJ ساخته میشوند. از جمله اعمالی که توسط نرم افزار Virtual DJ میشود انجام داد Scratch کردن یا کشیدن صدا توسط دیسک است که باعث زیبایی در میسک کردن صدا میشود. این نرم افزار بسیار کوچک در عین حال دارای بخش های بسیار جذاب و کاربردی است. این نرم افزار مالتی مدیا دارای بخش های بسیاری از جمله بخش میکس صوتی و میکس تصویری است.
از جمله امکانات کلی و تخصصی نرم افزار Atomix Virtual DJ Pro 7.0 Build 342 میتوان موارد زیر را ذکر کرد.
* دکمه های کنترلی استاندارد
* دکمه کنترل کننده صدا
* کنترل کننده Pitch
* اکولایزر 3 باند و حذف کننده نویز
* سینک کننده و هماهنگ کننده 2 دک با سیستم تشخیص بیت
* سیستم فید کننده خودکار
* تنظیم pitch خودکار
* شبیه سازی Scratch خودکار
* لوپ ساز خودکار از یک محدوده مشخص بیت
* سیستم تشخیص خودکار بیت اول و آخر
* سیستم تشخیص خودکار 4/4
* سیستم تکرار بیت خودکار نا محدود
* افکت های بسیار زیبا ( beatgrid, flippin, vocal remover, filter, flanger, backspin, brake)
* قابلیت سازگاری با VST Plugins
* خروجی تلویزیون برای میکس ویدئویی
* پشتیبانی از سیستم karaoke برای حذف صدا
* سیستم طتبیق اتوماتیک افکت های ویدئویی
* سیستم بارگذاری خودکار کاور آهنگ
* پشتیبانی از پلی لیست نرم افزار iTunes
* سیستم تشخیص تگ های ID3 فایل های MP3
* سیستم فیلترگذاری خودکار پوشه ها برای نشان دادن فایل های قابل پشتیبانی
* سیستم رایت مستقیم بر روی سی دی
* قابلیت اشتراک گذاری فایل بر روی اینترنت
* انکودر و تبدیل کننده فایل های صوتی به MP3
* پشتیبانی از کارت های صدای سه بعدی
* پشتیبانی از سیستم ASIO
* سیستم قابل تغییر ظاهر کاربری
* پشتیبانی از MIDI خارجی
سیستم مورد نیاز برای اجرای نرم افزار
* سی پی یو: Intel® Core™ 2 or AMD Athlon™ X2
* حداقل اندازه صفحه نمایش: 1280x1024 پیکسل
* کارت صدای : پشتیبانی کننده DirectX
* رم : 1گیگابایت
* فضای دیسک : 200 مگابایت
ادامه مطلب...
اگر شما نيز در زمينه موسيقي و مخصوصا گيتار علاقه مند هستيد , از كامپيوتر نيز ميتوانيد براي يادگيري و ارائه هرچه بهتر موسيقي استفاده نماييد .
Guitar Power نام نرم افزاري از شركت Jana Software مي باشد كه مرحله به مرحله به شما Scale ها و Chord ها و arpeggio ها را آموزش مي دهد .اين نرم افزر داراي بيش از 3000 Chord و بيش از 500 Scale و بالاي 550 arpeggio مي باشد . از ويژگي هاي خوب اين نرم افزار مي شود به مناسب بودن آن براي تمامي گيتاريست ها از حرفه اي تا آماتور اشاره نمود . داراي صفحه نمايش و Playback آهننگ ها به صورت MIDI و قدرت Print نت ها مي باشد .
اين نرم افزار با تمامي نسخه هاي سيستم عامل ويندوز سازگار است .
برای دانلود به ادامه مطلب بروید...
ادامه مطلب...
تنبک :
چنانکه فرهنگ ها مي نويسند در قديم دف يا دايره کوچک را که چنبر آن از روي و برنج ساخته مي شد خمبک يا خنبک مي گفتند و دست به هم زدن را با وزن و اصول براي اظهار مسرت وسرور نيز مجازا جمبک مي گفتند.
گمان مي رود خم يا رويينه خم را که در روزگار کهن ايران از روي مي ساختند و در جنگها به کار مي بردند نيز خمبک يا تنبک هم مي گفتند.
بعدها آن را با تغييراتي به صورت کوچکتري ساخته و در مجالس عيش و طرب از آن استفاده کرده اند و آن را خمک يا خمبک گفته اند زيرا خمک يا خمبک مصغر کوچک شده خم و خلب است بنابراين روئينه خم که شايد شبيه به تاس بوده کوچک کرده و تغييراتي مناسب مجلس در آن داده اند و به آن نيز خمبک و تنبک گفته اند و اين در واقع مادر تنبک يا ضرب امروزي است و پس از تکامل به صورت تنبک يا دنبک،ضرب کنوني در آمده و به همين نام شهرت يافته است.
کتابهاي لغت در معني تنبک يا دنبک مي نويسند: دهل کوچکي بوده است که دم درازي داشته و آن را زير بغل مي گرفته اند و مي نواختند.
اين ساز ضربي به تدريج رو به تکامل نهاد و در سده هاي اخير به صورت کنوني درآمد.
از ميان سازهاي ضربه اي موسيقي ايران تنبک کامل ترين سازي است که تاکنون ساخته شده و آن را از گل پخته و چوب مي ساخته اند و اکنون نيز مي سازند.
معمولا روي ضرب پوست بره مي کشند و براي نوع گلي بزرگ آن را که در زورخانه ها به کار مي برند از پوست گوسفند استفاده مي کنند.
بهترين تنبک ها ساخت شيراز بود و اکنون نيز بيشتر زنهاي چادر نشين اطراف شيراز به ساختن آن اشتغال دارند و آن را از چوب گردو و چوب ديگري از درخت هاي مخصوص فارس مي تراشند.
ساختمان تنبک استوانه مانندي است مختلف القطر به طول 40 سانتيمتر در دو قسمت متساوي شامل گردن و شکم. گردن که آن را نفير مي ناميدند و اکنون گلويي مي گويند به طول 20 سانتيمتر و محيط آن 30 سانتيمتر است.
قطر دهنه خارجي نفير که تا حدي شبيه قيف است 13 سانتيمتر، شکم طولش به اندازه طول گردن نفير و محيط دور آن 90 سانتيمتر است.
دهنه شکم ضرب که بر آن پوست مي کشند نصف طول دمبک است.
در تنبک هاي خوب طول نفير و شکم و قطر دهنه مساوي است.
تنبک از نظر ساخت و نقش مهمي که در موسيقي ايفا مي کند مورد توجه اروپايياني که در سده هاي اخير به ايران آمده اند قرار گرفته است.
پيتر دولاواله ايتاليايي از مجلس بزمي در همدان چنين مي نويسد:
(در اتاقيکه در آن پذيرايي مي شدم سه تن از زنان مطرب نيز با سازهاي گوناگون ميزدند و مي خواندند که يکي از سازها چند رشته داشت اما مثل عود و گيتار ما نبود آلات ديگري نيز مانند طبل هايي که دختران جوان ايتاليايي هنگام تابستان مي زنند داشتند اما بزرگتر و خوش آهنگتر و زيباتر که قطعا نمونه اي چند از آنها خواهيم خريد و بر ساير طرفه ها و يادگاري ها سفر خواهيم افزود.)
تنبک هاي بزرگي که از گل پخته و به وسيله کوزه گران ساخته مي شد و بر روي آن پوست گوسفند يا آهو مي کشيدند در زورخانه ها به کار مي رفت و ضرب از ارکان عمده در ورزشهاي باستاني بود.
اکنون نواختن ضرب در زورخانه ها به عهده کسي است که به او مرشد مي گويند لکن در سده هاي گذشته مرشد يا کهنه سوار به کسي مي گفتند که معلم و مربي ورزشکاران بود و نوازندگي ضرب را شخص ديگري بر عهده داشت.
پس از آنکه در اواخر دوره صفويه اصول تصوف بيش از پيش در زورخانه ها رواج يافت کهنه سوارها عنوان مرشدي يافتند . ضرب گرفتي را نيز به عهده گرفتند و در سکويي که به آن سردم مي گفتند مي نشستند و خوانندگي مي کردند.
سازهاي ضربه اي مانند دف و تنبک که در مجالس عيش و سرور و محافل انس به کار مي رفته به نغمات و الحان نوازندگان و اشعار خوانندگان روح و جان مي بخشيده و شنوندگان را به انبساط مي آورد.
از عهد ناصري به بعد نوازندگان به نامي در ضرب ظهور کردند که در نواختن آن و خواندن تصنيف و اشعار ضربي شهرت به سزايي داشتند.
تنبک و ساختمان آن:
ساختمان اين ساز ضربه اي پوستي به شکل استوانه اي است که يک سوي آن را با پوست پوشانيده اند و طرف ديگرش باز است.
جنس اين استوانه ممکن است از چوب يا فلز و يا گل پخته باشد که به تجربه ثابت شده که نوع چوبي آن بهتر از دو نوع ديگر است.
فرم يا شکل ظاهري اين ساز در نواحي مختلف فرق مي کند. و ساختمان تنبک نيز از حيث اندازه کاملا مشخص شده نيست و به اندازه هاي گوناگون ساخته مي شود.
سازي که اينک به عنوان تنبک يا ضرب مي شناسيم با شکل و شمايل امروزي تقريبا از دوران قاجاريه شناخته شده است. همچنين اي ساز تاکنون با 23 نام خوانده شده که عبارنتد از:
دمبر-تنبک-تنبگ-تنبيک-تنتک-خمبک-دمل-دمبک-خوراژک-تمبک-تبنک-تبنگ-دمبرک-تنوک-خنبک-خمک-دمبال-دنبک-خمچک-دمبک-ضرب.
تنبک از پنچ قسمت تشکيل شده است:
1.پوست
2.دهانه ي بزرگتر
3.تنه
4 .نفير يا گلويي
5.کاليبر يا دهانه اي
پوست تنبک:
پوست از حساس ترين قسمت هاي آن به شمار ميآيد و از جنس پوست بز ميش بره آهو ماهي بز کوهي اسب است اما پوست کهنه بز يا ميش بهتر است.
در صورتي که پوست تنبک در اثر گرما زيادتر از حد معمول خشک و کشيده شود حتي الامکان بايد از آب زدن به آن خود داري کرد چرا که آب زدن اگر چه ممکن است به طور موقت پوست را خوش صدا کند ولي در اثر تکرار باعث خرابي و بد صداي آن مي گردد لذا براي جلوگيري از اين کار بايد هميشه تنبک را در گرما وارونه روي زمين يا موزاييک گذاشت تا پوست به تدريج رطوبت زمين را جذب کند و احتياجي به آب نداشته باشد.
دهانه ي بزرگ:
در حقيقت همان دهانه گشاد يا فراخ ساز را تشکيل مي دهد که پوست روي آن کشيده مي شود.
اندازه ي قطر دهانه بزرگ يک ميزان استاندارد نيست(بزرگي يا کوچکي). و از لحاظ شکل ظاهري شکل دايره است.
تنه:
اين قسمت از ساز کاسه طنين يا کاسه آکوي تنبک را تشکيل مي دهد. تنه بايد از رو عاج داشته باشد ولي از داخل صاف باشد(منظور از عاج شيارهاي است که روي تنه به موازات دهانه بزرک ايجاد مي شود.
نفير:
قسمتي از بدنه ي تنبک است که داراي قطر کمتري بسبت به تنه بوده و از آن باريکتر است که از يک طرف به تنه و از طرف ديگر به دهانه کوچک شيپور مانند ختم مي شود.
براي ساخت تنبک معمولا از چوب درخت گردو-توت-افرا و چوبي معروف به جنگلي استفاده مي کنند.
و اين ساز براي همراهي کردن آلات موسيقي به کار مي رود و با دو دست نواخته ميشود.
.......................
************************************
اين ساز در فرهنگ ها و آثار موسيقي دانان به صورت هاي زير استعمال شده است : تنبك ، تبنك tobnak) ) ، دمبك ، تمبك ، خنبك ، خمبك ،خمك ، دمبال ، دمل ، دمبلك ، دنبلك ، دمبلك مقرن ، برهان قاطع آن را به صورت تنبك tobnak ) ) ثبت كرده است :
(( به ضم اول و فتح ثالث بر وزن جفتك ، آوازي را نيز گويند بلند و تند مانند صداي ناقوس و به معني دف و دهل هم آمده است .))
فرهنگ آنندراج نوشته : ((به معني دف و دهل و تنبك Tobnok به ضم تا ونون نيز آمده كه بازيگران نوازند .))
فرهنگ جهانگيري تمبك را معادل دف دانسته است .
فرهنگ برهان قاطع آن را به صورت تنبك Tonbak نيز به صورت زير ثبت كرده است :
(( تنبك به ضم اول بروزن اردك ، دهلي باشد دم دراز كه از چوب و سفال سازند و بازيگران در زير بغل گرفته بنوازند ))
فرهنگ آنندراج نوشته : (( خنبك به ضم اول بر وزن اردك ، ف ، تبديل نون به ميم است چنانكه در خنب مذكور شد و آن به معني دف كوچك كه چنبرش روئين باشد و دست بر پوست او زنند و صداي بر آيد .(( در موسيقي ايراني تمبك به حجم هاي مختلف بكار برده شده است ولي از اندازه هاي مشروحه زير نتيجه بهتري از نظر صدا دهنگي و راحتي اجرا بدست آمده است . امروزه از دو قسم تمبك ميتوان استفاده نمود :
الف : تمبك براي همراهي با اركستر كه آن را (( تمبك اركستر )) مي نامند .
ب : تمبك براي همراهي با ساز تنها يا (( تمبك تكنواز ))
هر يك از تمبك هاي فوق از قسمتهاي زير تشكيل يافته است : دهانه بزرگ ، تنه ، نفير ، دهانه كوچك. روي قسمت دهانه بزرگ پوست انداخته مي شود . پوست تمبك تكنواز بايد از پوست تمبك اركستر نازك تر باشد . انتخاب پوست در صداي تمبك اهميت زيادي دارد. پوست كهنه بز يا ميش بهتر است . قطر پوست بايد در تمام نقاط كاملا يكسان باشد. رنگ پوست بايد كاملا يكسان باشديعني دانه دانه يا به اصطلاح اهل فن (( تگرگ )) نداشته باشد . معمولا چون تمبك از كنده درخت گردو انتخاب و حداقل دو سال در سايه نگهداري مي شود . و براي آنكه بعدها انحناء پيدا نكند آن را در ديگ آب جوشانده و در حدود 15 روز لاي پهن خشك قرار مي دهند اين عمل علاوه بر آنكه چوب را خشك مي كند بر استحكام آن نيز مي افزايد . به اين ترتيب چوب براي ساختن تمبك آماده مي گردد . چوب درخت توت نيز براي اين منظور مناسب است و تا كنون زياد مورد استفاده قرار گرفته است . ))
کمانچه
( كمان كوچك را گويند . به معني مضراب و زخمه زدن نيز مي باشد ))
(( نام اين ساز در عربي به صورت (( كمنجا )) به كاررفته و ساز چندان مشهور بوده كه نام آن در شعر شاعران عرب نيز آمده است . امروزه نيز در كشورهاي عربي ويولون را (( كمان )) مي گويند )) امام شوشتري ايران گهواره دانش و هنر
(( ابن فقيه نخستين كسي است كه در اوايل سده سوم هجري در آثار خود از كلمه و ساز كمانچه نام ميبرد و مي گويد اين ساز در نواحي مصر و سند مورد استفاده بسيار بوده است .))
(( كمانچه و آن از آلات مجروره است و بعضي كاسه آن را از پوست جوز هندي سازند و از موي اسب بر آن وتر بندند و بعضي ديگر كاسه آن را از چوب تراشند و بر آن و تراز ابريشم بندند و البته بر روي آن پوستي كشند كه آن پوست دل گاو باشد و آن را با كمانه در عمل آورند ))
(( يكي از بهترين و كامل ترين انواع ارباب داراي كاسه اي كروي شكل است يعني بدنه يا كاسه ساز را از چوب بصورت يك كره مجوف مي سازند و يا اينكه پوست نارگيلي را مي تراشند و صيقل مي زنند و در روي سوراخ دهنه آن پوست مي كشند و بكار مي برند . دسته آن نيز گرد است و از چوب ساخته مي شود و داراي پايه آهني است ولي ممكن استكه پايه نداشته باشد . اين نوع رباب در بسياري از كشورهاي مجاور ايران و مخصوصا در شبه قاره هند (( كمانچه )) معروف است ))
(( اين ساز چو روي كاسه اش پوست كشيده شده و خرك روي پوست قرار دارد در اثر تغيير هوا صداي آن هم عوض مي شود ولي از آنجا كه پوست كمانچه كلفت تر تار است ، حرارت و رطوبت كمتر در ان تاثير مي كند . صداي كمانچه كمي تو دماغي است. وقتي ويولون به ايران آمد چون داراي چهار سيم بود ،كمانچه كش ها هم يك سيم آخر را به تقليد ويولون اضافه كردند و چون در طرز نواختن خيلي شبيه به ويولون بود كمانچه كش ها معلم ويولون شدند ))
(( كمانچه كه آن را هم از مجرورات است . بر دو نوع باشد يكي آن كه بر جوز هندي ( نارگيل ) پوستي كشند و او تار آن از موي اسب سازند و ديگر آن كه كاسه آن از چوب مخرط كنند و او تار آن از ابريشم باشد واين قسم مطبوع تر است ))
(( كمانچه از دسته سازهاي كماني است كه از مدت ها پيش به شكل هاي گوناگون با تارهايي از جنس ابرايشم ، زه و سيم از دوره هاي مختلف نواخته مي شده است .
بعضي (( ربابي )) را كه باكمان نواخته مي شد اولين شكل كمانچه تصور مي كنند . در نقاشي هاي كاخ چهل ستون در اصفهان در تابلويي نوازنده كمانچه هم ديده مي شود . در دوره قاجار اين ساز اهميت زيادي داشته است . كمانچه از نظر داشتن حدود صوتي خاص و همچنين حدود صوتي و امكانات وسيع فني بيشتر از سازهاي ديگر ايراني مورد توجه بوده و از مدت ها پيش اين ساز سردسته سازهاي ديگر ايراني مورد توجه بوده و از مدت ها پيش اين ساز سردسته سازهاي ديگر به شمار مي رفته است و متاسفانه چندي است كه اكثر نوازندگان سازهاي اين كماني اين ساز را كه از هر لحاظ دامنه نوازندگان سازهاي كماني اين ساز را كه از هر لحاظ دامنه و زنگ آن با تار و سنتور و سازهاي ديگر ملي موافق است رها كرده و در همنوازي ويولون را به جاي آن بكار مي برند . صداي كمانچه كمي تو دماغي و داراي كيفيتي مخصوص به خود است . كمانچه هاي قديم را معمولا با صدف كاري و خاتم كاري زينت مي داده اند . كاسه اين ساز از خارج صاف و صيقل داده شده و به شكل كره مجوفي است كه يكي از مدار هاي آن را با صفحه قطع كرده ( به شكل عرق چين ) و روي كاسه را پوست كشيده اند. پوست روي كاسه كلفت تر از ساير قسمت هاست و ازين جهت كمتر تحت تاثير رطوبت و گرما قرار مي گيرد . دسته آن مخروط ناقصي است كه راس آن به كاسه وصل است و در نمونه ديگر دسته آن گرد و به صورت استوانه است . به تازگي در روي دسته دو حفره ايجاد كرده اند كه در تقويت صدا و ايجاد طنين بيشتر موثر است .
زير كاسه ميله اي آهني است كه از كاسه گذشته و به دسته مربوط مي شود و پايه آنرا تشكيل مي دهد . تا چندي پيش اين ساز داراي تار ابريشمي بود ولي چون هم صداي آن بم بود و هم هنگام كوك پاره مي شد ازين جهت سيم را به جاي آن انتخاب كردند زيرا سيم فولادي پر دوام تر و با صرفه تر است و در برابر رطوبت و آب و هوا و عرق دست و غيره كمتر تغيير مي كند و زود هارمونيك هاي خود را از دست نمي دهد . البته بايد در انتخاب سيم دقت زيادي نمود زيرا سازهاي ملي در برابر كم و زياد بودن قطر سيم ها بي اندازه حساسند و اگر قطر هاي گوناگون سيم ها هماهنگ با ساختمان ساز نباشد واكنش هايي در آن پديد مي آورد كه از ارزش صدايي آن كاسته مي شود . در حال حاضر سيم هاي ماندو لين را در كمانچه بكار مي برند . كمانچه مانند ويولون چهار سيم دارد و آن را مانند ويولون نيز كوك مي كنند . آرشه يا كمان آن از چوبي باريك درست شده كه تارهاي آن از موي اسب است و وسيله دو حلقه گرد فلزي كه به چوب اتصال دارد بسته شده است . در قديم پايه كمانچه را در طرف چپ روي زمين قرار ميدادند ولي اكنون در انتهاي پايه ، فلز خميده و سطح ديگر اضافه كرده اند كه آنرا بالاي زانوي چپ قرار مي دهند . نگاه داشتن كمانچه در دست به آساني انجام پذير مي باشد ، انگشت هاي دست چپ روي دسته تكيه دارد . پل يا خرك كمانچه بسيار ساده است و آنرا از چوب عناب يا شمشاد انتخاب مي كنند . پل در حقيقت مركز ساز و جايي است كه ارتعاشات حاصله از كشيدن كمان در آن متمركز و به تمام قسمت ها ميرسد. معمولا آنرا عمود برصفحه پوستي و كج مي گذارند . لبه بالاي خرك انحناي متناسبي دارد كه معمولا براي بدست آوردن صداي بم و تو دماغي آنرا متناسب با وضع كاسه مي كنند . جابجايي خرك بسيار مهم و در ايجاد صداهاي مختلف موثر است . چوب كاسه از جنس گردو يا افرا بوده و معمولا براي ساختن آن قطعات چوب را طوري به هم وصل ميكنند كه كوچكترين خطي در ميان آنها به چشم نمي خورد.
نوازندگان تركمن به كمانچه قيچاق مي گويند . قيچاق سه سيم دارد و اندازه آن نيز از كمانچه هاي رايج كوچك تر است . جنس كاسه در گذشته از كدو با رويه پوست آهو بود در صورتيكه كمانچه هاي كنوني از چوب درخت توت ساخته مي شود .
برخی از ویژگی های این نرم افزار :
- نمایش تصویری انواع آکوردها در باره های مختلف
- پخش صدای آکورد با صداهای مختلف
- ارائه فرمول ساختاری آکورد
برای دانلود به ادامه مطلب بروید...
ادامه مطلب...
برای دانلود به ادامه مطلب بروید...
ادامه مطلب...
برای کسانی که عاشق این ساز صفحه کلید دار مشهور هستند سایت دانلود نرم افزار رایگان نرم افزار پیانو ای تهیه دیده که کامپیوتر شما را مانند یک پیانو حرفه ای شبیه سازی خواهد کرد. پیانو را به این دلیل که محدوده گسترده ای از اصوات را تولید می کند به عنوان مادر ساز ها و کاملترین آن ها می نامند که برای خرید مدل های حرفه ای آن باید قیمت بالایی پرداخت اما شما می توانید یک مدل حرفه ای چند رسانه ای را با دانلود پیانو و نصب این نرم افزار به صورت رایگان در اختیار داشته باشید.
نرم افزار Piano FX Studio یک پیانو قدرتمند و ترکیبی از موزیک کیبورد برای کامپیوتر های شخصی است. شما به راحتی می توانید یک موزیک زنده را اجرا و ضبط کنید و این عمل را تنها با کیبورد کامپیوتر یا موس خود انجام دهید بدون اینکه نیاز به یک پیانو سنتی داشته باشید. رابط کاربری صفحه کلید پیانو به صورتی طراحی شده که کاملا شبیه و هم خصیصه با یک پیانو حرفه ای سنتی است. خروجی صدا با تولید کیفیت بالا، 128 مدل موسیقی واقع گرایانه و آلات مختلف موسیقی، چهار نوت پلی فونیک چند آوایی صدا، ماشین تبل زنی، نمونه ملودی های چندگانه و ضبط آهنگ پیانو ساخته شده و ذخیره آن در قالب فایل از مهمترین کارایی های این نرم افزار قدرتمند است. این نرم افزار در تمام سیستم عامل ها اجرا شده و به صورتی طراحی شده که قابل انعطاف و کار با آن ساده است.
ویژگی نرم افزار شبیه ساز پیانو در کامپیوتر
- پیانو واقعی 64 کلید پیانو و کیبورد ترکیبی
- خروجی نت پیانو های 8 گانه موسیقی piano notes
- خصیصه کامل کیفیت خروجی صدا
- 128 نوع موسیقی و آلات طبل و دنبک
- قابلیت تغییر زیر و بمی صدا و تنظیم صدا
- نمونه موسیقی پیانو و ملودی های آماده
- 10 ماشین طبل جاسازی شده
- ضبط و ذخیره موزیک با فرمت فایل WAV و MIDI
- قابل اجرا در تمام سیستم عامل ها با هر کارت صدای استاندارد
ادامه مطلب...
امروزه بسیاری از نت به وسیله ی این نرم افزار قابل اجرا هستند .
برای دانلود به ادامه مطلب بروید...
ادامه مطلب...
MakeMusic Finale 2010 15.0 یکی از پرفروشترین و محبوبترین نرم افزارها در زمینه نت نویسی و ساخت موسیقی است و کاربران آن معلمان موسیقی، دانش آموزان و آهنگ سازان هستند. با این برنامه ایده ها تبدیل به قطعات موسیقی می شود. محیط کار برنامه بسیار هوشمندانه طراحی شده تا صدها امکان به راحتی در دسترس کاربر باشد. پخش کنندهی حرفه ای که در نرم افزار گنجانده شده است باعث می شود آهنگ های ساخته شده با بالا ترین کیفیت ممکن اجرا شود. پشتیبانی از ویندوز ویستا به آن اضافه شده است. البته این نرم افزار بر روی سیستم عامل مک نیز اجرا می شود. برای آسان تر شدن کار، کتابخانه ای از انواع صداها و سازهای آماده تهیه شده که میتوانید در محیط برنامه از آن ها استفاده کرده و به غنای موسیقی بیافزایید.
برای دانلود به ادامه مطلب بروید...
ادامه مطلب...
برای دانلود به ادامه مطلب بروید....
ادامه مطلب...
برای دانلود به ادامه مطلب بروید...
ادامه مطلب...
برای دانلود به ادامه مطلب بروید...
ادامه مطلب...
برای دانلود به ادامه مطلب بروید....
برای دانلود به ادامه مطلب بروید...
ادامه مطلب...
تكنيك هاي مورد نظر :
آپوگادو : ( خفه كردن صداي سيمها )
اين عمل به دو شيوه انجام مي گيرد
1- خف به وسيله كف دست راست 2 – خف به وسيله انگشت چهارم، در اين درس و در ابتداي قطعه اين تكنيك بوسيله انگشت چهارم ( حالت دوم ) اجرا مي شود
نكات مهم در اجراي اين تكنيك :
در اجراي اين تكنيك بايد دقت نماييد كه برخورد انگشت چهارم به سيم ها ، سريع و ظريف باشد نه با قدرت ، اگر در اين تكنيك با قدرت سيم ها را لمس كنيم باعث بوجود آمدن صداي اضافي از سيم ها مي شويم ( به دليل برخورد سيم ها با صفحه انگشت گذاري گيتار )
انگشت چهارم بايد سيم ها را فقط لمس كند ، به شيوه اي كه صداي مرتعش شده از سيم ها قطع شود و در ضمن صداي ديگري پس از برخورد انگشت چهارم به سيم ها شنيده نشود
شيوه زدن راسگوادو در شروع قطعه :
راسگوادو چهار تايي بدون ضرب آخر ( I ) و به جاي I از آپوگادو استفاده مي كنيم
ضربه گلپ :
گلپ تكنيكي حياتي در فلامنكو :
در زدن گلپ دقت كنيد كه صداي ايجاد شده توسط گوشت و ناخن دست ايجاد مي شود و ضربه گلپ نبايد صرفا توسط ناخن به گيتار اصابت كند
يكي از جلوه هاي بارز و زينت هاي موسيقي در فلامنكو ضربه گلپ مي باشد و درست اجرا كردن آن مي تواند كمكي شايان به درك مخاطب و برقراري ارتباط با موسيقي فلامنكو داشته باشد . پس در اجراي اين تكنيك نهايت دقت را به كار بريد
اجراي تكنيك لگاتو بر روي آكورد هاي ( سي بمل و لا ماژور ) :
قسمت اول ( لگاتو بر روي آكورد لاماژور ) :
گرفت آكورد با دو انگشت ( 1 و 2 ).لگاتو با انگشت 3 ( فرت سوم سيم 1 ) در ضرب ( 12 و ) :
توجه نماييد كه لگاتو در اين حركت مي تواند با انگشت چهارم نيز صورت پذيرد . براي لگاتو كردن توجه نماييد كه اين شيوه لگاتو كردن ( همزمان در ريتم و بر پايه كمپاس ) ، بايد بدون شتاب و دستپاچگي انجام پذيرد . هر گونه استرس در انجام اين حركت مي تواند قطعه را از كمپاس خارج كند
پس توصيه مي كنيم در اولين تمرين ، نواختن آهسته و با تمركز انجام گيرد . سعي كنيد قطعه و زمان لگاتو كردن را با تمرين ، در ذهن خود ثبت نماييد
قسمت دوم ( لگاتو بر روي آكورد سي بمل ) :
انگشت گذاري اصلي آكورد (سي بمل ) : انگشت 1 ( نيم پرده اول سيم 5 ) ، انگشت 3 ( نيم پرده سوم سيم 3 ) ، انگشت 4 ( نيم پرده سوم سيم 2 )
در هنگام لگاتو بر روي اين آكورد انگشت ( 1 ) در جايگاه اصلي قرار ندارد ، بلكه بر روي سيم يكم ( فرت 1 ) در ضرب ( 3 و ) لگاتو مي كند
توجه نماييد صداي لگاتو بايد تميز و واضح شنيده شود
چگونه صحيح تكنيك لگاتو صحيح اجرا كنيم ؟
در هنگام كوبش و كشش در اجراي اين تكنيك نبايد دچار هيجان و سرعت شد . توجه داشته باشيد كه اجراي سريع اين تكنيك آن هم براي دفعات آغازين باعث خستگي مفرط در انگشتان دست مي شود
قدرت تمام انگشتان اجرا كننده اين تكنيك بر روي دسته گيتار بايد در هنگام كوبش و كشش بايد با هم برابر باشد تا صداي مورد نظر از گيتار شنيده شود
براستی یکی از مهمترین نکات، قبل از نواختن حتی یک نت بر روی گیتار،طریقه نشستن به هنگام نواختن آن میباشد !
مشکل از اونجائی شروع میشه که ساعات تمرین شما افزایش پیدا کرده و بدنتان ساعتها در یک حالت فیکس قرار می گیرد.
اگر این حالت فیکس صحیح نباشد، بدون اینکه متوجه شوید در حال صدمه زدن به بدنتان هستید و در دراز مدت بدون شک نتیجه منفی آن را در ناحیه کمرتان احساس خواهید کرد.
یکی از نکات مهم ارتفاع صندلی شما میباشد که میبایست نسبت به قدتان آن را جوری اختیار کنید که اگر به هنگام نشستن، از نیم رخ خود را در آینه نگاه کنید، زانویتان در مقابل باسن تان قرار گیرد یا به عبارتی دیگر رانتان موازی با سطح زمین باشد.سپس با گذاشتن یک بالش به راحتی باسن خود افزوده و حدالمقدور باسن خود را در جلوی صندلی قرار بدهید و هم زمان از لم دادن، شل نشستن، قوز کردن و خم شدن بر روی گیتار برای دیدن دستانتان جداً خودداری کنید.
حال، سعی کنید که تمام عضلات بدنتان را از سر تا نوک پا چک کرده و با حضور ذهن حس کنید که تمامی آنها ریلکس و آرام هستند.
یکی از روشهای های نشستن، پوزیسیون کلاسیک میباشد. در این روش، زیر پای چپ خود یک زیرپائی گذاشته و گیتار را روی ران پای چپتان قرار میدهید، بصورتی که جعبه هارمونی بین دو رانتان قرار گرفته و دسته گیتار با سطح زمین کما بیش زاویه چهل و پنج درجه بسازد. این روش، بسیار روش مناسبیست ولی معمولاً در فلامنکو از آن استفاده نمیشود.
برای فلامنکو، روشی دقیقاً مانند روش کلاسیک وجود دارد، فقط با یک تفاوت، بدین طریق که، زیر پای چپ خود یک زیرپائی گذاشته ولی، پائین جعبه هارمونی گیتار را روی ران پای راستتان قرار میدهید، بصورتی که دسته گیتار با سطح زمین کما بیش زاویه چهل و پنج درجه بسازد. مسلماً بیدرنگ این سؤال پیش می آید که چرا از زیر پائی برای پای چپ استفاده میشود در حالیکه گیتار بر روی پای راست قرار دارد؟
جواب این است که اولاً در این حالت استقرار بدنتان بر روی صندلی به حد چشمگیری افزایش پیدا کرده، دوماً در این پوزیسیون عضلاتی که در پائین ستون فقراتتان قرار دارد و آن را محافظت میکند، ریلکس شده و به شما این اجازه را میدهد که ساعتها بدون آسیب رساندن به کمرتان به تمرین بپردازید. به عنوان مثال میتوان از سابیکاس استفاده کننده این پوزیسیون نام برد.
روش جدید دیگر در فلامنکو، روش ابداع شده توسط پاکو دِ لوسیا میباشد که امروزه همه آن را شناخته و از آن استفاده میکنند. در این پوزیسیون پس از نشستن صحیح بر روی صندلی، گیتاریست مچ پای راست خود را کمی بالاتر از زانوی پای چپ خود قرار داده و سپس گودیه پائین گیتار را روی ران پای راستش میگذارد.
پاکو دِ لوسیا، بزرگترین گیتاریست فلامنکو در قرن حاضر میباشد و طبیعتاً تمامی گیتاریستها [منجمله خود من] ، تحت تاثیر وی بوده و به درست یا غلط، دوست دارند که از او تقلید کنند .
شناخت ما در رابطه با گیتاریست های معروف در دنیا اکثراً سطحی میباشد، چرا که آشنائی ما با ایشان قالباً بر اساس موزیک، کنسرتها، فیلم و ویدئوهائیست که از آنان دیده ایم و آن چیزیکه در دسترس گوش و چشم ماست، قطره ایست از یک اقیانوس بیکران!
آن کنسرتی که شما می بینید و قلبتان را به شدت تکان میدهد، نتیجه سالها تلاش و ممارست بی وقفه است.
آن یک ساعت کنسرت، بی مبالغه حاصل هزاران هزار ساعت تمرین، تکرار، یاد گیری ، غم و شادی روزمره در زندگیست .
به همین دلیل آنچیزی را که مثلاً در کنسرتهای پاکو می بینید، مقصد (قطره) است نه راه (اقیانوس) !
متاسفانه پاکو مثل کره ماه بوده و پشت آن بر روی ما مخفی است. اینکه وی باینصورت گیتار میزند، به ما این تصور را میدهد که او همیشه و در همه حال و در همه جا اینگونه است و چون ما عاشقش شده ایم، بدون توجه از او تقلید کرده، مدام در این پوزیسیون گیتار نواخته و به سلامتی خود آسیب میرسانیم. این فرم، فشار زیاد و قابل توجهی به کمرتان آورده و در دراز مدت کمر درد انتظارتان را میکشد.
لازم به تذکر است که پاکو بسیار باهوش بوده و بی دلیل این فرم را ابداع نکرده است،چرا که این پوزیسیون راحتترین حالت برای کنسرت دادن میباشد، ولی او هیچگاه در منزل از آن استفاده نمیکند، با این وجود وی به علت کثرت کنسرتهایش از کمر درد در امان نبوده واز ابداع خود، خود نیز در رنج و اخیراً فرم نشستنش را تغییر داده است. پس میبایست از مسخ بودن به یک شخص معروف جداً حذر کرد و از تحلیل و بررسی مجدد نهراسید!!!
شما نیز دقت کرده و از تمرین در این فرم [پاکو دِ لوسیائی] در منزل واقعاً بپرهیزید.(ولی در کنسرت این فرم واقعاً بهترین است به شرط اینکه در انتهای هر قطعه پای راستتان را زمین گذاشته تا شروع قطعه بعد بتواند کمی استراحت کند، همزمان کمرتان نیز از فشاری که بر رویش میباشد آزاد گشته و ریلکس میشود).
به هنگام تمرین ، در صورت تمایل برای قرار دادن گیتار بر روی پای راست خود، بصورت صحیح روی صندلی نشسته، این بار زیر پائی را زیر پای راستتان گذاشته و سپس گودی گیتار را روی پای راستتان قرار دهید.
ازاین لحظه به بعد و در صورت صحیح بودن پوزیسیونتان یاد گیری و نواختن گیتار آغاز ميشود.
برای جلوگیری چه باید کرد ؟ راه حل چیست؟ مدرس مشهور پیانو Theodor Leschetizky
به شاگرانش این نکته را میگوید که :
یک نوازنده باید بتواند از هر نقطه ای که بخواهد قطعه را شروع کند و درک بالایی از تمامی جزئیات قطعه داشته باشد و شیوه اتصال این جزئیات را بهم بداند-.
قطعه را در ذهن خود متصور شود و تمامی آنرا در ذهن بنوازد تا ببیند و درک کند که ذهن او چه چیزی از قطعه بر حافظه او ثبت نموده است بدون هیچ صفحه نوشته از نت و یا سازی بسیاری از مردم در خانه بدون توجه به صحت و درستی کار قطعه را مینوازند با استفاده از حافظه ناخودآگاهشان که این همان حافظه غیر قابل اعتماد و متزلزل میباشد.
گاهنا در خانه و به هنگام اجرا نوازنده در خود فرو میرود ( حس خلسه وار )و بصورت ناخود آگاه قطعه را اجرا میکند انشگتان او بدون هیچ تاملی تنها به مسیرشان ادامه میدهند تا قطعه به پایان برسد
بله مطمئنا محیط خانه برای شما راحت تر است ! اما هنگامی که حافظه خود آگاهتان فعال میشود آن موقع تازه باید بفهمید که انگشتان شما چه کاری را باید انجام دهند اما شاید در آن لحظه دیگر دیر باشد!
یک قطعه همانند تکه ای پارچه است که از تاروپودهای ظریف و متصل بهم بوجود آمده قطعه موسیقی نیز چنین است شما باید سعی کنید تا با ظرافت تمامی این تارهای ظریف را حس کنید تا در نهایت به کل اثر پی ببرید
شیوه تمرین و تقوبت حافظه:
یک تمرین بسیار عالی برای شروع کار
یک تمرین ساده گام دو ماژور را ( از سری گامهای سگوویا برای نوازندگان گیتار ) با سرعت پایین و با تمرکز بنوازید
سپس چشمانتان را ببنید
و بدون حرکت انگشتان فرض کنید انگشت دوم دست چپ شما فرت سوم سیم 5 را که نت دو میباشد میگیرد و انگشت i دست راست ضربه ای بر سیم 5 میزند حال صدای تولید شده را نیز تصور کنید و به همین منوال نت بعدی تا انتها در ذهن و با توجه به حرکت انگشتان وسیمها بنوازید.
مرحله پیشرفته:
اما در ادامه قطعه ای که تابحال عالی مینواختید را به همین طریق بنوازید ابتدا آکورد اول یا نت اول را نواخته سپس چشمانتان را ببندید و قطعه را در ذهن بنوازید با تجسم دسته گیتار و حرکات انگشتان دست چپ و راست و اینکه چه نتی میتوانیداگر در جایی دید نمیتوانید به کار ادامه دهید و از یادتان رفته به نت نگاه کنید اگر بازهم نتوانستید ساز را در دست بگیرید و آن قسمت را بنوازید سپس کار را دوباره ادامه دهید.
البته کاملا مشخص است برای بار اول شما باید بسیار آرام و با تامل انجام دهید اما بعد از مدتی میتوانید در سرعت اصلی قطعه این تمرین را انجام دهید.
شاید بایدبه جرات به این نکته شاره کرد که یک ساعت تمرین ذهنی برابر است با بیش از 2 ساعت تمرین فیزیکی و این تمرین در هرجای میتوان انجام داد زیرا نه یه موسیقی احتیاج است نه به هیچ سازی و بخاطر بسپارید تمرین ذهنی عملی است ابتدا دشوار پس با قطعات آسان تمرینات را انجام دهید.
در نهایت باید گفت شروع به هر کاری سخت است اما اگر به این فکر کنید که روزی خواهد رسید که دیگر انگشتان شما ذهنتان را کنترل نمیکند و نه هیچ عامل دیگر بلکه موسیقی از روح شما نشات میگیرد و این ذهن شماست که همه چیز را در کنترل دارد.
نکاتی عمومی در مورد گرفتن گيتار(سبک کلاسیک)
شاید مهمترین رکن در نوازندگی استیل صحیح میباشد. در نظر اول شاید موضع قابل ملاحظه ای نباشد اما استیل درست و متناسب با فیزیک بدنی نوازنده تضمینیست برای سالها نوازندگی بدون دچار شدن به بیماری های شایع در میان نوازندگان مانند گرفتگی عضلانی - کمر درد - آرتروز و غیره . بارها این نکته هم گوشزد شده است که نبایستی با دیدن استیل دست نوازندگان مشهور از آنان تقلید نمود بلکه در مرحله اول شما باید با شیوه صحیح نشستن و گرفتن گیتار آشنا شوید و بعد از مدتی میتوانید فرم دلخواه خود را بدست آورید. صندلی:
صندلی مورد استفاده بايد متناسب با طول ساق پا باشد؛بدين معنی که نه پاها از صندلی آويزان باشد
و نه اينکه در اثر کوتاهی صندلی پاها به طرف بدن تا شوند.
عدم استفاده از صندلی و یک جایگاه مناسب استیل صحیحی به شما نمیدهد و گاهی این عدم توجه باعث فشار بر دست چپ و راست و بالاخص برهم خوردت استیل دست چپ میشود که در آینده مشلات بسیاری را برای نوازنده بهمراه خواهد آورد.
زیرپایی: نقش زير پائی در اين مورد تعديل اين ارتفاع است که معمولا با قرار گرفتن به زير پای چپ ؛ استقرار فرورفتگی تنۀ گيتار را بروی پای چپ ممکن ميسازد.در ضمن ؛ اين قسمت از تنۀ گيتار نبايد از جانب لبۀ جلو يا عقب بروی پای چپ فشار وارد کند . البته در حال حاضر وسایل دیگری هم هست که مانند کاشن - که وسیله ای است که بر روی پای چپ قرار میگیرد و دیگر احتیاجی به زیر پایی نیست و گیتار را بر روی آن قرار میدهیم و یا وسایل نگهدارنده دیگر. چون استخوان بندی افراد متفاوته بنابراین طرز نشستن افراد با هم متفاوت هست و متناسب با بدن فرد اما باید توجه داشت که همیشه اصولی و تکنیکهایی وجود داره که برای همه یکسان و در این مورد هم صدق میکنه 2=گیتار رو بعنوان جزئی از بدنتون باید حساب کنید سعی کنید گیتار رو راحت دستتون بگبرید باهاش کلنجار نرید پای راست برای برای جادادن انحنای بزرگ تنۀ گيتار بايد به طرف راست متمايل شود ؛ و در ضمن به زير بدن هم کشيده شود ؛ که در اين حالت پای راست روی پنجه قرار ميگيرد و اين بصورتی که اگر مچ پا بطرف بالا کشيده شود ؛ براحتی بجای اول برگردد ؛ و اگر بطرف پائين فشار داده شود به آسانی بجای اول برگردد. چون نواختن گيتار در حالت سکون بدن صورت ميگيرد ؛ کمر بايد راست بوده و به هيچ طرفی تمايل نداشته باشد.در ضمن شانه ها در يک امتداد افقی قرار گيرند. موقعی که گیتار رو میگیرید باید قسمت بالای گیتار به قفسه سینه تکیه کند. تماس دست چپ با گيتار معمولا بصورتی است که انگشت شست با قسمت پشت دستۀ گيتار و سرانگشتان ديگر اين دست ؛ با سيمها تماس دارند. انگشاتون ( شست ) را جوری قرار داده که سر انگشت از لبه گیتار بالا نزند (تفاوت با سایر سبکها) شست جوری قرار بگیرد که براحتی مثل یه کالسکه بالا پایین بره انگشتان دست چپ منحنی وار ( چکشی ) بر روی سيمها خم ميشوند. قسمت جلو آرنج دست راست نيز بروی انحنای بزرگ گيتــــار قرار ميگيرد و همچنین فرم قرار گیری انگشستان بر روی سیمها نیز بسیار مهم میباشد ( در این مورد طی یک مطلب مفصل بحث خواهیم نمود )د در تمام حالات نوازندگی رعايت این نکات ضروريست : اول ـــ تمامی عضلات بايد غير منقبض باشند. دوم ــ بايد در کم کردن انرژی مصرفی سعی شود. سوم-سرتون رو هیچ موقع جلو خم نکنیذ چهارم- اگر هنگام نواختن درد را در انشستان و یا مچ و دیگر اندامتان حس کردید مطمئن باشید حاصل از استیل نادرست شما و یا فشار بیش از حد میباشد. براي كوك كردن گيتار روشهاي مختلفي وجود دارد از جمله استفاده از تيونر الكتريكي و...اما متداولترين و مهمترين آن اينست كه خود شما بتوانيد بدون استفاده دستگاهي و يا هر چيز ديگري گيتار خود را بصورت فرضي كوك كنيد چرا كه ممكن است مدتهاي بسياري گيتاري در دست بگيريد و هيچ يك از لوازم كوك كردن گيتار با شما نباشد آنوقت چيكار ميكنيد؟؟؟ در اين مبحث كوك كردن گيتار را بصورت فرضي به شما آموزش ميدهم در اين روش ممكن است گيتار شما بر اساس نتهاي دقيق موسيقي كوك نباشد مثلا بجاي اينكه سيم يك شما نت (مي) باشد در روش فرضي بروي نت (فا) يا هر نت ديگه اي كوك شود اما از انجايي كه در اين روش تمام سيمها بر مبناي سيم يك كوك ميشود بنابراين كوك صحيح و فرضي خواهيم داشت.مي دانيم كه سيمهاي گيتاردر حالت آزاد از بالا به پايين ( مي لا ر سل سي مي) ميباشد در اين روش ابتدا سيم يك خود را تا حدي سفت ميكنيم يا آنكه به همان حالت آنرا رها ميكنيم حال بر فرض آنكه سيم اول ما نت (مي) باشد سيم دوم را با سيم يك كوك ميكنيم به اينصورت كه انگشت خود را بروي فرت 5 سيم 2 قرار ميدهيم وسعي ميكنيم كه آنقدر سيم 2 را شل و يا سفت كنيم كه نتي كه بروي اين فرت قرار گرفته با سيم يك هم صدا شود( براي جلوگيري ازاحتمال پاره شدن سيم سعي كنيد اول سيم 2 رو شل كنيد و سپس به تدريج سيم را سفت كنيد تا نتي كه بروي اين فرت ثرار دارد با سيم 1 هم صدا شود) بعد از همصدا شدن نتي كه بروي فرت 5 سيم 2 قرار دارد با سيم يك , زمان كوك كردن سيم 3 بر اساس سيم 2 ميباشد كه در اين زمان شما انگشت خود را بروي فرت 4 سيم 3 قرار ميدهيد و سعي ميكنيد( بر اساس آنچه كه براي سيم قبل گفته شده ) نتي كه بروي اين فرت قرار گرفته شده را با سيم 2 همصدا كنيد.حال بعد از كوك كردن سيم سوم ما كه نت (سل) است , سيم 4 را بر اساس سيم 3 كوك كنيم كه در اين حالت انگشت خود را بروي فرت 5 سيم 4 قرار ميدهيم و سعي ميكنيم كه كه صداي اين فرت با صداي سيم 3 هم صدا شود در مورد سيم 5 نيز بعد از كوك كردن سيم 4 كه نت (ر) ميباشد انگشت خود را بروي فرت 5 سيم 5 قرار ميدهيم و سعي ميكنيم كه صداي اين فرت با صداي سيم 4 هم صدا شود و بعد آن نوبت كوك كردن سيم 6 ميباشد كه آنرا با سيم 5 كه نت (لا) ميباشد كوك كنيم با اين صورت كه انگشت خود را بروي فرت 5 سيم 6 قرار ميدهيم و سعي ميكنيم كه صداي اين فرت با صداي سيم 5 همصدا شود بنابر اين سيم 6 ما نيز كه نت (مي) ميباشد نيز كوك ميشود .در صورتي كه ميخواهيد كوك دقيقي داشته بايد سيمها را بطور دقيق كوك كنيد چرا كه اگه يك سيم را اشتباه كوك كنيد از آنجايي كه اين سيم مبنايي است براي كوك كردن سيمهاي ديگر بنا براين, كوك نادرستي خواهيم داشت – تاكيد ها را چگونه متوجه شويم ؟ در هر كمپاسي كه مي شنويد صداي ضرب هاي قوي و تاكيد ها ، همانگونه كه از تعريفش بر مي آيد از صداهاي ديگر بلند تر شنيده مي شود . اين صداي بلند امكان دارد توسط كاخن ، پالماس و يا هر دو ي آنها ، به گوش برسد 2 – هنگامي كه كمپاس از سر ضرب شروع نمي شود چگونه با شمارش شروع آن را پيدا كنيم ؟ حال امكان دارد در يك زمان كمپاسي در حال پخش و ما بخواهيم با شمارش ضرب آن را پيدا كنيم ؟ در اين حالت را حل مناسب را توضيح مي دهيم براي سهولت كار در شناخت شمارش كمپاس كافيست كه شمارس كمپاس را به دو بخش تقسيم كنيم در شش ضرب اول كمپاس صداي تاكيد ها با فاصله زماني بيشتري شنيده مي شود ( هر سه ضرب ) و در شش ضرب دوم فاصله زماني تاكيد ها كمتر ميباشد ( هر دو ضرب يا تك ضرب ) پس در نتيجه بهترين راه براي پيدا كردن ضرب كمپاس قسمت دوم ( شش ضرب دوم ) مي باشد در كمپاس سنتي در بخش دوم صداي تاكيد ها يك ضرب در ميان شنيده مي شود يعني ضرب هاي 6 ، 8 ، 10 در كمپاس مدرن در بخش دوم تاكيد ها در ضرب 7 و 8 پشت سر هم و ضرب 10 با يك ضرب فاصله تاكيد مي شود با اين روش شمارش به سادگي و به دور از هرگونه پیچیدگی مي توانيد سر ضرب كمپاس را پيدا كرده و نواختن خود را با آن تطبيق دهيد توضيح اوليه : فرق اين سولئا با سولئا (اول) اضافه شدن تكنيك هاي جديد در فالستا ها ( لگاتو) و تغير در نواختن يامادا ها با حفظ چهارچوب (سولئا اول ) مي باشد يامادا : »»دانلود : يامادا ( سولئا دوم ) ( شروع قطعه ) استفاده از تكنيك لگاتو و رعايت اصول اين تكنيك : 1- لگاتو : كشيده شدن صداي يك نت بر روي نت بعدي اين تكنيك در شروع فالستا اول به كار برده مي شود . در انجام دادن اين تكينيك بايد به موارد زير توجه داشته باشيد در هنگام كوبش و كشش در اجراي اين تكنيك نبايد دچار هيجان و سرعت شد . توجه داشته باشيد كه اجراي سريع اين تكنيك آن هم براي دفعات آغازين باعث خستگي مفرط در انگشتان دست مي شود قدرت تمام انگشتان اجرا كننده اين تكنيك بر روي دسته گيتار بايد در هنگام كوبش و كشش بايد با هم برابر باشد تا صداي مورد نظر از گيتار شنيده شود فالستا اول : »» دانلود ( فالستا اول ) استفاده از تكنيك p به همراه لگاتو : 2- رعايت دقيق تكنيك p : در اين تكنيك كه با انگشت شصت نواخته مي شود ، مچ دست راست كمي به سمت بيرون متمايل مي شود و شصت به سمت داخل متمايل مي گردد نكته : ضربه اي كه با انگشت شصت به سيم وارد مي شود با يد به شكلي نواخته شود كه صداي ايجاد شده را گوشت دست به پشتوانه ناخن دست ايجاد كند ضربه p تركيبي از فشار وارد شده با گوشت شصت و در نهايت اصابت ناخن به سيم مي باشد »» دانلود : فالستا دوم »» دانلود : فالستا سوم ( از كنار ) »» دانلود : فالستا سوم ( از روبرو ) فالستا سوم : استفاده از تكنيك p و i دراين نوع آرپژ انگشت شصت همانند تكنيك p عمل ميكند و انگشت I به طرف داخل مايل مي شود و با قسمت كناري انگشت ضربه زده مي شود »» سولئا دوم ( اجراي كمپاس ) »» دانلود استفاده از راسگوادو 6 تايي در سوئا اول راسگوادو به صورت چهار تايي اجرا شد ( e.a.m.i ) . در سولئا دوم به صورت شش تايي (e.a.m.i.i.i) اجرا مي شود . اجراي اين راسگوادو در اين دستگاه بسيار تفكيك شده مي باشد و ضربات شما بايد بدون كمك گرفتن از كف دست ، به صورت شلاقي به سمت سيم ها پرتاپ شود »» سولئا دوم ( اجراي كمپاس آخر ) »» دانلود -------------------------------------------------------------------------------- نکات قابل توجه : 1- درس های در نظر گرفته شده برای آموزش : شیوه نواختن صحیح دستگاه های فلامنکو بر پایه کمپاس و اصول نوازندگی گیتار فلامنکو در دستگاه های سولئا ( solea) ، تانگو ( Tango) ، رومبا ( Rumba ) ، سگریاس ( segerias) ، آلگریاس ( Alegrias ) ، گوآخیراس ( guajiras ) و بولریاس ( Bulerias ) می باشد که در حدود 20 جلسه ادامه خواهد داشت 2- کتاب های مورد نظر : این دروس از روی کتاب های آموزش گیتار خوان مارتین و کتاب 42 قطعه خوان مارتین تهیه و تنظیم شده است که به علاقه مندان به یادگیری گیتار فلامنکو توصیه می کنیم این کتاب ها را تهیه کنند این کتب در اکثر کتاب فروشی معتبر در ایران موجود می باشد ( آموزش گیتار خوان مارتین ) و ( 42 قطعه از خوان مارتین ) ، هر دو کتاب ترجمه و تالیف فرزاد امیرانی علاقه مندان به یادگیری نوازندگی در سبک فلامنکو با پیگیری ، تمرین و دقت در این مطالب می توانند به سطح مطلوبی از نوازندگی برسند آموزش مقدماتی نوازندگی گیتار در سبک فلامنکو ( قسمت اول . سولئارس ) آموزش گیتار خوان مارتین درس اول نکات قسمت اول : 1 – کمپاس سولئا : ( مدرن و سنتی ) 2 – سولئا 1 ( خوان مارتین ) بدون کمپاس 3 – فالستا اول ( سولئا 1 ) ( خوان مارتین ) ( همراه با کمپاس ) 4- یامادا و کمپاس اول ( سولئا 1 ) ( خوان مارتین ) ( همراه با کمپاس ) کمپاس در سولئا : »» دانلود : کمپاس سولئارس ( صوتی ) به طور كلي كمپاس ها در غالب دو فرم اجرا مي شود 1 – سنتي : فرم اصلي كمپاس مي باشد ، كه ضرب هاي قوي در آن روي ضرب هاي 3 ، 6 ، 8 ، 10 و 12 مي باشد › › › › › 1 . 2 . 3 . 4 . 5 .6 . 7 . 8 . 9 . 10 . 11 . 12 2 – مدرن : تفاوت كمپاس مدرن با سنتي در ضرب 6 مي باشد . به اينگونه كه ضرب ششم قوي زده نشده و به جاي آن ضرب هفتم را قوي مي زنيم . پس ضرب هاي قوي در كمپاس مدرن در ضرب 3 ، 7 ، 8 ، 10 و 12 شنيده خواهد شد › › › › › 1 . 2 . 3 . 4 . 5 .6 . 7 . 8 . 9 . 10 . 11 . 12 شمارش كمپاس در تئوري و نوشتار ، از ضرب يك شروع مي شود ، در صورتي كه هنگام همراهي ضرب 12 ضرب مبدا قرار مي گيرد › › › › › 12 .1 . 2 . 3 . 4 . 5 .6 . 7 . 8 . 9 . 10 . 11 علامت آكسان ( نشان دهنده تاكيد ) ( منظور از تاكيد ضرب قوي مي باشد ) › »» دانلود : سولئا 1 ( خوان مارتین ، بدون کمپاس ) يا مادا و كمپاس اول : ( همراه با کمپاس ) »» دانلود ( تصویری ) تكنيك هاي لازم براي اجرا : 1- ضربه زدن با انگشت ( i) يا ( a و m ) : نكته مهم درضربه زدن ( I ) يا ( a و m ) ، نواختن نه محكم ضربه زدن مهمترين نكته در ضربه شلاقي ( i ) مي باشد در اين حركت انگشت ( i ) به صورت شلاقي به سمت سيم ها پرتاب مي شود . بايد دقت كنيد در اين حركت ، براي قدرت بيشتر در ضربه زدن از گير دادن انگشت به كف دست استفاده نكنيد . سعي كنيد به طور كلي از مفصل انگشت براي قدرت ضربه استفاده كنيد . اينگونه تمرين كردن باعث ورزيده شدن انگشتان براي اجراي تكنيك هاي آينده مي گردد . به طور مثال براي اجراي تكنيك راسگوادو پيوسته احتياج به قدرت مناسب در مفاصل انگشتان خواهيد داشت و با گير دادن انگشت به كف دست قادر به انجام صحيح آن نخواهيد بود ( اين تكنيك در زمان مورد نظر توضيح داده خواهد شد ) 2 – راسگوادو ( تكنيكي حياتي در نواختن قطعات و انتقال درست حس موسيقي فلامنكو به شنونده ) حركت متوالي انگشتان ( e ، a ، m ، i ) راسگوادو نام دارد . دقت كنيد كه اين حركات بر پايه توضيحاتي كه در بالا ذكر شد بايد انجام شود . به خصوص نكته مهم گير ندادن به كف دست توجه داشته باشيد در اجراي اين تكنيك تمامي انگشتان همزمان نبايد به سيم ضربه بزند و تفكيك بودن ضربات حائز اهميت است چگونه تفكيك شده ضربه بزنيم ؟ مترونم ، ضرب پا و شمارش با ثانيه هاي ساعت . به اينگونه كه با هر ضرب يكي از انگشتان را بدون حركت مچ دست به سمت سيم پرتاب مي كنيم در انتهاي يامادا با حركت انگشت p بر روي سيم ها دو آكورد به صورت متناوب صدا در مي آيد . نكته مهم در اجرا اين آكورد ها بايد دقت شود كه فقط نت هاي خواسته شده به صدا درآيد مثلا در آكورد مي ماژور چهار سيم زير گيتار را به صدا در مي آوريم و دو سيم بالا به صدا در نمي آيد فالستا اول : »» دانلود ( همراه با کمپاس ) نكات مهم در نواختن فالستا اول : 1 - رعايت دقيق تكنيك p : در اين تكنيك كه با انگشت شصت نواخته مي شود ، مچ دست راست كمي به سمت بيرون متمايل مي شود و شصت به سمت داخل متمايل مي گردد نكته : ضربه اي كه با انگشت شصت به سيم وارد مي شود با يد به شكلي نواخته شود كه صداي ايجاد شده را گوشت دست به پشتوانه ناخن دست ايجاد كند ضربه p تركيبي از فشار وارد شده با گوشت شصت و در نهايت اصابت ناخن به سيم مي باشد تفاوت ضربه p در كلاسيك و فلامنكو : در فلامنكو صدايي كه توليد مي شود توسط گوشت انگشت شصت است نه ناخن آن اما در گيتار كلاسيك صداي ايجاد شده توسط شصت ، با ناخن مي باشد 2 – آرپژ ( p . i) : دراين نوع آرپژ انگشت شصت همانند تكنيك p عمل ميكند و انگشت I به طرف داخل مايل مي شود و با قسمت كناري انگشت ضربه زده مي شود
برای دانلود به ادامه مطلب بروید...
ادامه مطلب...
برای دانلود به ادامه مطلب بروید...
ادامه مطلب...
ماسانوری تاکاهاشی آهنگساز و نوازنده ژاپنی در ۴ فوریه ۱۹۵۳ در شهر تویوهاشی در کشور ژاپن بدنیا آمد. او بعدها برای خود نام مستعار کیتارو را برگزید.او سابقا ساکن ایالت کلرادو در آمریکا در مزرعه شخصی خود بود اما هم اکنون ساکن شهر سباستوپل در شهرستان سونوما در شمال سانفرانسیسکو می باشد. پدر و مادر او هر دو کشاورز بودند. او از کودکی متوجه میشود که با دهقانان اطراف خود متفاوت است و همیشه در سرش صدای موسیقی میشنود. پس یک گیتار میخرد و بدون معلم و با روش سعی و خطا، گیتار نوازی میآموزد. به گفته خودش او که هرگز معلم نداشته، آموختهاست که تنها به گوشها و احساسات خود اعتماد کند. باورش دشوار است، ولی یکی از بزرگ ترین آهنگسازان جهان سواد موسیقی به مفهوم کلاسیکش را ندارد. او میگوید : من هرگز تحصیل نکردهام. من نمیتوانم نتهای موسیقی را بخوانم یا بنویسم. اما انگشتانم حرکت میکنند و من متعجب میشوم که این موسیقی از کجاست، من آهنگهایم را مینویسم ولی در واقع آنها متعلق به من نیستند. همین آوای درونی او را بر آن میدارد تا پس از پایان دبیرستان، قید شغلی را که پدر و مادر برایش در شرکتی محلی دست و پا کرده بودند، بزند و راهی سفر به شهرهای بزرگ ژاپن شود تا شاید بتواند در آن جا موسیقی را به حرفه خود تبدیل کند.کیتاروی جوان در ابتدا مجبور میشود در رستورانهای توکیو و یوکوهاما گارسونی کند، اما کم کم به دلیل تجربه اش در نواختن چند ساز مختلف توانست در کلوبهای شبانه به عنوان نوازنده استخدام شود.پس از مدتی کیبورد نوازی در کلوبهای شبانه با ساز جادویی سینتی سایزر آشنا میشود و این نقطه عطفی برای او و حتی موسیقی جهان است. پس از مدتی کار با سینتی سایزر به گروه «خانواده خاور دور» میپیوندد و با آنان در سراسر اروپا کنسرت میدهد. در سال ۱۹۷۷ دو آلبوم نخستش «داستان ماه کامل» و «بهشت» را منتشر میکند. پس از موفقیت آلبومها و اجرای چند کنسرت، شبکه تلویزیونی «اناچکی» برای ساخت موسیقی سریال مستند «جاده ابریشم» به سراغ او میآید. نمایش این مستند و انتشار آلبوم آن، موجی از شهرت و محبوبیت بینالمللی را به همراه دارد که در نهایت منجر به بردن جایزه گرمی برای دو بار و جایزه گلدن گلوب و ساخت موسیقی فیلم «بهشت و زمین» برای الیور استون کارگردان آمریکایی میشود. وی تاکنون ۳۰ آلبوم منتشر کرده که بسیاری از آنها جزو پرفروش ترینها بودهاند.
کیتارو موسیقیدانی در سبک New Age است که یکی از بزرگترین موسیقیدانان دنیا میباشد که در قید حیات هم نیز میباشد . تمامی اثار با فرمت MP3 و بالاترین کیفیت 320 میباشند .
برای دانلود به ادامه مطلب بروید ...
ادامه مطلب...
لودویگ وان بتهوون یا لودویگ فان بتهوفن یکی از موسیقیدانان برجستهٔ آلمانی بود که بیشتر زندگی خود را در وین سپری کرد. وی یکی از بزرگترین و تأثیرگذارترین شخصیتهای موسیقی در دوران کلاسیک و آغاز دورهٔ رمانتیک بود. بتهوون، بهعنوان بزرگترین موسیقیدان تاریخ، همیشه مورد ستایش قرار گرفته و آوازهٔ او موسیقیدانان، آهنگسازان، و شنوندگانش را در تمام دوران تحت تأثیر عمیق قرار دادهاست. در میان آثار شناختهشدهٔ وی میتوان از سمفونی نهم، سمفونی پنجم، سمفونی سوم، سونات پیانو پاتتیک، سونات مهتاب، و هامرکلاویِر، اپرای فیدِلیو و میسا سولِمنیس نام برد.
بتهوون بیشتر اوقات با خویشاوندان و بقیه مردم نزاع و با آنان به تلخی برخورد میکرد. شخصیت بسیار مرموزی داشت و برای اطرافیانش به مانند یک راز باقی ماند. لباسهایش اغلب کثیف و بههمریخته بود. در آپارتمانهای بسیار بههمریخته زندگی میکرد. بسیار تغییر مکان میداد. طی ۳۵ سال زندگی در وین، حدود چهل بار مکان زندگیاش را تغییر داد. در معامله با ناشرانش همیشه بیدقت بود و اکثر اوقات مشکل مالی داشت.
بسیاری معتقدند موسیقی بتهوون بازتاب زندگی شخصیِ اوست که در اکثر اوقات تجسمی از نبرد و نزاع همراه با پیروزی است. مصداق این توصیف را میتوان در اکثر شاهکارهای بتهوون، که بعد از یک دشواری سخت در زندگیاش پدید آمدند، یافت. او در سال ۱۸۰۲ در هایلیگِنشتاد (روستایی خارج از وین) وصیتنامهای خطاب به دو برادرش نوشت که به وصیتنامه هایلیگِنْشتاد معروف است. پس از واقعه هایلیگنشتاد و غلبه بر یأسش از ۱۸۰۳ تا ۱۸۰۴ سمفونی عظیم شماره ۳ خود به نام اروئیکا را که نقطه تحول در تاریخ موسیقی است، تصنیف کرد.. بعد از ۱۸۱۸ مسائل داخلیِ زندگی بتهوون مانع از انفجار خلاقیت او نشد و بعضی از بزرگترین آثارش: میسا سولِمنیس، سمفونی شماره ۹، آخرین سوناتهای پیانو و آخرین کوارتتهای زهی را به وجود آورد. او از سال ۱۸۰۰ به ناشنوایی تدریجیِ خود پی برد. برای یک آهنگساز و نوازنده هیج اتفاقی نمیتواند ناگوارتر از ناشنوایی باشد، اما حتی آن هم نتوانست مانعی جدی برای بتهوون باشد. آخرین کارهای او شگفتی خاصی دارند، و بسیاری آنها را مملو از معانی مرموز و ناشناخته به شمار میآورند. بتهوون را بزرگترین هنرمند تاریخ موسیقی و پیانو میدانند.
حتی اگر به موسیقی سنفونیک هم علاقه ندارید این مجموعه را دانلود نمایید . بتهوون یکی از پایه گذاران و تاثیرگذارترین شخصیتهای این سبک موسیقی میباشد . موسیقی سمفونیک شاید یکی از معجزه امیز ترین سبک های موسیقی در ارامش روحی ادمی و متمرکز کردن خط انرژی ذهنی انسان میباشد . شما مطمئنا میتوانید با شنیدن این موسیقی افکار خود را کنترل و به سوی یک هدف متمرکز کنید . شک نکنید که آرامشی که در شنیدن موسیقی سنفونیک میباشد در هیچ سبک موسیقی دیگر یافت نمیشود . این مجموعه یکی از کمیاب ترین مجموعه هایی است که وطن دانلود افتخار تهیه ان را برای هموطنان عزیز و بازدیدکنندگان شریف این سایت تهیه نموده است . این مجموعه تمامی البوم های بتهوون که 20 البوم میباشد را در بر میگیرد و همچنین تمام اثار که بیش از 2700 اهنگ با فرمت MP3 و بالاترین کیفیت 320 به همراه کاتالوگ هر البوم میباشد
برای دانلود به ادامه مطلب بروید...
ادامه مطلب...
برای دانلود به ادامه مطلب بروید...
ادامه مطلب...
استاد ابوالحسن صبا
صبا معتقد بود ريشهي همهي موسيقيها يكي بوده كه عقيده افراطي برخي موجب جدايي آنها شده و وضع كنوني را به وجود آورده است.
وي همچنين اعتقاد داشت كساني كه ميخواهند به موسيقي صورت مقبول، دنياپسند و جامعي ببخشند بايد موسيقي علمي و عملي را به نحو اكمل دانسته ادبيات ايراني به خوبي بشناسند، آكوستيك و صدا شناسي را بدانند و با نواختن اغلب سازها آشنايي داشته باشند. استاد روحالله خالقي موسيقيدان ميگويد: صبا اغلب سازها را به خوبي مينواخت بويژه در نواختن ويلن و سه تار متبحر بود.
وي ميافزايد: صبا با استفاده از سبك و تكنيك وزيري و آشنايي با روش صحيح نواختن ويلن، سبكي نو برگزيده بود و از آنحا كه در موسيقي ايراني سوابق فراواني داشت توانست اين شيوه را متداول كند.
به گفته استاد خالقي ويلن زماني كه به ايران آمد، بيشتر به دليل شباهت در فواصل پردهها و تعداد سيم هايش با كمانچه، به شيوه كمانچهنوازان آموزش داده ميشد، در حالي كه صبا با دريافت صحيح از روش نوازندگي اين سبك را در هنرستان آموخت و ترويج داد. استاد حسين دهلوي از موسيقيدان بزرگ كشور ميگويد: مرحوم صبا در تمام دوران زندگي هنري خود همواره كوشش در حفظ اصالت داشت.
وي ميافزايد: علاقه او به آموزش و درك صحيح و دقت او در رعايت حدود هنر خود و خارج نشدن از اين محدوده از ويژگيهاي استاد صبا بود. كارشناسان موسيقي معتقدند استاد صبا مجتهدي تمام عيار در عالم موسيقي بود كه مانند او در قرن اخير از بسيار اندك و انگشت شمار هستند.
علي دهباشي پژوهشگر موسيقي در اين خصوص ميگويد: هنر صبا تنها در نواختن ويلن و سه تار نبود، بلكه گذشته از تسلط بر عموم سازهاي ايراني، تربيت شاگردان برجسته، سبك خاص در نوازندگي و صداي سحرانگيز سازش او را از سايرين متمايز كرده بود.
وي افزود: صبا نسلي را پرورش داد كه رويكرد متفاوتي به موسيقي دارند بطوري كه عمق زحمات استاد در آثارشان مشهود است. دهباشي، مطالعه و پژوهش گسترده صبا در زمينه موسيقي را از جمله فعاليتهاي وي خواند و اضافه كرد: نزديك به دو دهه مطالعات منسجم توسط صبا درباره موسيقي ايران، دستاوردهاي ارزندهاي براي اين هنر بشمار ميرود. از جمله فعاليتهاي ديگر هنري صبا، ميتوان به همكاري وي با انجمن موسيقي ايران اشاره كرد.
صبا با همكاري انجمن موسيقي، قطعه ديلمان را ساخت و جواد معروفي نيز آنرا براي اركستر تنظيم كرد كه اين كار با آواز بنان اجرا شد. او معتقد بود كه موسيقي ايراني ساخته روح، محيط و عواطف ايراني است و چيزي نيست كه دور ريخته يا عوض شود بلكه فقط بايد براساس پايههاي صحيح و علمي استوار شود و از تقليدهاي ناروا مصون بماند.
از آثار صبا ميتوان به زنگ شتر، بهارمست، به زندان، زرد مليجه، بياد گذشته، در قفس، رقص چوبي قاسمآبادي، كوهستاني و چهار مضرابهاي مختلف نام برد. صبا همچنين آثار مكتوبي را نيز از خود به يادگار نهاده است كه از آن جمله ميتوان به آثاري همچون دوره اول، دوم و سوم ويلن، دوره اول، دوم، سوم و چهارم سنتور و دوره اول سه تار اشاره كرد.
اغلب شاگردان صبا از هنرمندان برجسته و از استادان به نام كشور هستند كه ازآن ميان ميتوان به شادروان علي تجويدي، زنده ياد حبيبالله بديعي، رحمتالله بديعي، پرويز ياحقي، اسدالله ملك، فرامرز پايور، حسين دهلوي، حسين تهراني، مجيد وفادار و مهدي خالدي نام برد
ابوالحسن راه فراگيري موسيقي اصيل ايراني را در شاگردي استادان بنام اين هنر ميدانست و براي همين از محضر درس استادان ديگري در اين زمينه مانند: علينقي وزيري، غلامحسين درويش خان، نايب اسدالله، حسين خان هنگآفرين، حسين خان اسماعيلزاده، حاجي خان ضربيو اكبرخان فلوتي بهره برد.
برای دانلود به ادامه مطلب بروید...
ادامه مطلب...
برای دانلود به ادامه مطلب بروید...
ادامه مطلب...
برای دانلود به ادامه مطلب بروید...
ادامه مطلب...